گزارش سفر مولانا عبدالحمید به سرزمین حرمین شریفین در مصاحبه با سنی آنلاین
نویسنده : Admin
اشاره: نسیم تغییر فضای سیاسی داخل کشور پس از انتخابات ریاست جمهوری به فضای روحانی و معنوی حج تمتع نیز رسید و مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان نیز توانست پس از چند سال بار دیگر به زیارت حرمین شریفین مشرف شود. پس از سفر ایشان مجالی یافتیم تا در دیداری مفصل از حال و هوای حج و سخنان و دیدگاه های ایشان در مجالس و سمینارهای اسلامی با خبر شویم.

حاصل این دیدار گفتگویی است که تقدیم مخاطبان گرانقدر می شود.
 مولانا عبدالحمید- حفظه الله- در آغاز این گفتگو درباره جایگاه حرمین شریفین گفت؛ حرمین شریفین جایگاه ویژه ای در قلب هر انسان مسلمانی دارد و آرزوی مسلمانان سفر به این اماکن روحانی و معنوی است. مکه مکرمه هم زادگاه حضرت رسول- صلی الله علیه وسلم- و هم جایگاه پیامبرانی چون حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل- علیهم السلام- و جایگاه هاجر و قربان‏گاه بندگان خاص و مقرب خداوند است، و نیز خانه کعبه که قبله عالم و محل برگزاری حج است، در آنجا قرار دارد.
مدینه منوره نیز که جایگاه ویژه رسول گرامی اسلام- صلی الله علیه وسلم- در زمان حیات و بعد از وفات آن حضرت است و آنحضرت- صلی الله علیه وسلم- بیشتر فعالیت‏های خود را در انجام رسالت الهی در مدینه به انجام رسانده و در همان جا زندگی و وفات کرده و روضه مطهرشان نیز در مدینه قرار دارد. مدینه جایگاه صحابه و اهل بیت رسول اکرم- صلی الله علیه وسلم- است که آنان نیز مخلص‏ترین بندگان خدا و بهترین الگوهای انسانی تا روز قیامت برای بشر هستند. هر دو سرزمین (مکه و مدینه) سرزمین‏های وحی هستند و محل نزول فرشتگان و قدم‏گاه جبرئیل امین که قرآن را بر پیامبر اکرم- صلی الله علیه وسلم- نازل می فرمود. در برخی روایات آمده است که هنگام نزول برخی سوره ها تا هفتاد هزار فرشته جبرئیل امین را همراهی کرده اند. در این باره حدیث معروفی از حضرت ام ایمن کنیز آزاده شده حضرت رسول- صلی الله علیه وسلم- وجود دارد که پیامبر- صلی الله علیه وسلم- به خانه ایشان می رفتند و پس از وفات پیامبر - صلی الله علیه وسلم-، حضرت ابوبکر و عمر- رضی الله عنهما- پس از وفات پیامبر- صلی الله علیه وسلم- به دیدار ام ایمن تشریف بردند. دیدند که ام ایمن گریه می کنند. از وی پرسیدند: چرا گریه می کنید؟ ایشان پاسخ دادند: من برای پیامبر- صلی الله علیه وسلم- گریه نمی کنم زیرا پیامبر- صلی الله علیه وسلم- به جایگاهی بهتر رفته اند، اما برای این گریه می کنم که سلسله وحی و رفت و آمد فرشتگان به این سرزمین قطع شده است.
از امام جمعه اهل سنت زاهدان درباره چگونگی تشرف‏شان به حج امسال پرسیدیم. وی در پاسخ گفت: پس از چند سال که نتوانستم به زیارت حرمین شریفین بروم امسال خداوند این توفیق را نصیب من کرد که ابتدا در اوایل رمضان به سفر عمره رفتم و سپس با توجه به ثبت نامی که از چند سال پیش برای انجام حج تمتع داشتم، به سفر حج مشرف شدم. در این سفر بیشتر وقت ما صرف اعمال حج تمتع شد و توفیق زیارت حرمین را یافتم. در ضمن سفر در کنفرانس وحدت که از سوی بعثه حج جمهوری اسلامی ایران برگزار شده بود نیز شرکت کردم.
مولانا عبدالحمید درباره سخنانی که در کنفرانس وحدت بعثه حج ایراد کرده بود گفت: در این کنفرانس ابتدا به بیان اهداف حج و وظایف حاجیان پرداختم و سپس درباره اهمیت وحدت امت اسلامی سخن گفتم. مهمترین نکاتی که در آن کنفرانس بیان کردم این بود که خداوند همه ما را دعوت به وحدت کرده و فرموده است: «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» [انبیاء: 92] و همچنین در آیه «واعتصموا بحبل الله جميعا ولا تفرقوا» می بینیم که وحدت ریشه اسلامی دارد و قرآن به طور صریح ما را به وحدت دعوت کرده و از تفرقه بر حذر داشته است. من در آن کنفرانس گفتم که لازمه وحدت این است که به مقدسات یکدیگر اهانت نکنیم. مذاهب اسلامی را به مسخره نگیریم. حرمت یکدیگر را حفظ کنیم و به مشترکات تأسی بجوئیم. همچنین از لازمه های وحدت حفظ حقوق اقلیت‏هاست. یعنی در جاهایی که شیعیان در اقلیت هستند اهل سنت حقوق آنها را رعایت کنند، و در جاهایی که اهل سنت در اقلیت هستند شیعیان حقوق آنها را رعایت کنند.
مولانا عبدالحمید درباره تعریف خود از حقوق اقلیت‏ها گفت: حقوق عبارت از آزادی مذهبی حق شهروندی و اجرای عدالت بین مردم است.
امام جمعه اهل سنت زاهدان افزود: مسلمانان باید با هم متحد شوند و مسایل خود را بدون دخالت شورای امنیت و دولت‏های قدرتمند جهان در میان خودشان حل و فصل کنند، زیرا کشورهای دیگر و قدرت‏های جهانی تمایلی برای حل مسایل مسلمانان ندارند و منافع آنان در اختلافات میان مسلمانان است و بقای اسرائیل نیز در گرو وجود همین اختلافات است. اگر قدرت‏های جهانی اراده ای برای حل مسایل داشتند تا کنون مشکلات فلسطینٰ مصر، بحرین، سوریه و عراق حل شده بود.
مولانا عبدالحمید با بیان اینکه "مجموع این دیدگاه‏ها هم مورد استقبال شرکت کنندگان و هم مجریان کنفرانس قرار گرفته و نتایج کنفرانس نیز رضایت بخش بود" گفت: من در این کنفرانس از خدمات جمهوری اسلامی به حجاج ایرانی و توجه مقام معظم رهبری به موضوع حج و بویژه تلاش‏های نماینده ولی فقیه در امور حج که زحمات فراوانی را متحمل شده و جمهوری اسلامی ایران را به الگوی خدمات رسانی به حجاج در میان کشورهای دیگر تبدیل کرده تقدیر و تشکر کرده و از خدمات کشور میزبان (سعودی) که گام‏های بلندی را برای توسعه و ایجاد تسهیلات حجاج به منظور تامین نیازهای کنونی و آینده برداشته یاد کردم.
امام جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه این گفتگو به کنفرانس حقوق انسان که از سوی رابطة العالم الاسلامی در مکه مکرمه برای بررسی شریعت اسلام و قوانین بین المللی تشکیل شده بود اشاره کرد و گفت: در این کنفرانس که کارشناسان و علمایی از یکصد کشور جهان شرکت کرده بودند، 50 مقاله قرائت و پرسش و پاسخ‏هایی پیرامون آنها مطرح گردید.
عضو شورای عالی رابطة العالم الاسلامی کنفرانس حقوق انسان را بسیار مفید ارزیابی کرده و گفت: در این کنفرانس مشخص شد که حقوق بشر و قوانین اسلامی اختلاف زیادی با هم ندارند و قرآن به صراحت بر کرامت و حقوق بشر تاکید کرده و به آن پرداخته است و چه بسا در بسیاری موارد قرآن در زمینه حقوق بشر از قوانین بین المللی پیشی گرفته است.
مولانا عبدالحمید درباره نتیجه پایانی کنفرانس گفت: در پایان این کنفرانس بیانیه ای صادر شد که در آن از همه کشورهای اسلامی خواسته شد حقوق بشر را رعایت کنند.

امام جمعه اهل سنت زاهدان به همایش دیگری در جریان سفر حج با عنوان "گفتمان وحدت" در منا توسط رابطة العالم الاسلامی اشاره کرد و گفت: در این همایش نیز که یک مصری ریاست آن را بر عهده داشت، از بنده دعوت شد تا در موضوع وحدت صحبت کنم. بنده با اشاره به نصوص صریح قرآن و سنت درباره وحدت امت اسلامی به بیان برخی آیات و احادیث در این باره پرداخته و گفتم که وحدت یک دستور قرآنی و با نص صریح ثابت است و کسی نمی تواند منکر آن باشد. وحدت نه تنها یک نیاز بلکه یک ضرورت است. امت‏های گذشته با وحدت به منافع و اهداف خود رسیده اند و ملت‏های امروز جهان نیز برای کسب و تامین منافع خود با یکدیگر متحد می شوند؛ اتحادیه اروپا، اتحاد شرق و غرب در مورد بسیاری از مسایل و.... نه از روی ناتوانی بلکه به خاطر منافع این کشورها شکل گرفته اند. امت اسلامی که از فرق و مذاهب و ملت‏های مختلف تشکیل شده است نیز باید با توجه به اشتراکات خود اختلافات را رها کنند و برای حفظ منافع جهان اسلام با هم متحد شوند.
عضو اتحادیه جهانی علمای مسلمان افزود: اتحاد جهانی مسلمانان می تواند آنان را تبدیل به قدرت بزرگی در دنیا کند. همان‏گونه که قدرت‏های جهانی برای حفظ منافع خود و حفظ اسرائیل با یکدیگر متحد شده اند، مسلمانان نیز با یکدیگر متحد شوند و اختلافات و درگیری ها را کنار بگذارند.
وی وظیفه و مسئولیت اهل فکر و اندیشه را بسیار سنگین توصیف کرد و گفت: علما و روشنفکران مسلمان نباید نظاره گر مسایل باشند، بلکه باید برای مبارزه با علت‏ها و عوامل تفرقه در میان مسلمانان فکر و تدبیری بیندیشند. مهمترین این علل بی عدالتی، تبعیض، اهانت و تکفیر در جوامع اسلامی است که باید برطرف شوند تا زمینه وحدت بیشتر و زندگی مسالمت آمیز همه فرق و مذاهب در کنار یکدیگر فراهم شود.
امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: پس از سخنرانی بنده در همایش «گفتمان وحدت» جلسه پرسش و پاسخی برگزار شد و عده ای شدیدا به سخنان بنده اعتراض کردند که با وجود زیاد بودن اختلافات شیعه و سنی چگونه وحدت آنان امکان پذیر است؟ بنده در پاسخ به آنان آیه قرآنی «قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ ۚ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ» [آل عمران:64] را تلاوت کردم و گفتم که خداوند دستور داده است که شما با اهل کتاب بر سر کلمه توحید که بین شما و آنان مشترک است وحدت داشته باشید، این در حالی است که میان شیعه و سنی مشترکات زیادی وجودی دارد؛ خدا، قرآن، پیامبر، و کعبه ما یکی است و با وجود این همه مشترکات می توانیم متحد شویم.
مولانا عبدالحمید افزود: بنده درباره چگونگی رسیدن به وحدت پیشنهاد دادم که جمعی از علمای طراز اول و معروف جهان از فرق و کشورهای مختلف با عنوان وحدت به همه کشورها سفر کرده و وضیعت و شکایت‏های اقلیت‏های مختلف را مورد بررسی قرار دهند و از دولت‏ها بخواهند تا حقوق اقلیت‏ها  را رعایت کرده و حق آزادی، حقوق شهروندی و اجرای عدالت را برای همه تضمین کنند، همچنین رسانه ها و شبکه های ماهواره ای را توصیه کنند که حرمت‏ها را رعایت کرده و به یکدیگر توهین نکنند. این گروه می تواند قدم بزرگی برای وحدت اسلامی بردارد.
امام جمعه اهل سنت زاهدان درباره واکنش معترضان به سخنرانی وی پس از بیان این استدلال‏ها گفت: معترضان به سخنان من با توجه به قرائت نصوص قرآنی متقاعد و قانع شدند و پیشنهاد وحدت نیز مورد استقبال آنان واقع شد.

مدیر حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان در ادامه این مصاحبه با اشاره به اوضاع خاورمیانه، به ویژه در کشورهای اسلامی، به طرح پیشنهادهایی برای برون رفت از بحران‏های موجود در کشورهای اسلامی پرداخت و اظهار داشت: مشکلات و بحران‏هایی که امروزه در خاورمیانه و در برخی کشورهای اسلامی شاهد آنها هستیم، نتیجه بی عدالتی، ظلم و تبعیضی است که حکومت‏ها در حق ملت‏های خویش انجام داده اند. درگیریهایی که امروزه در برخی کشورهای اسلامی مشاهده می شود،‌ ریشه مذهبی نداشته اند، اگر چه برخی از این درگیری‏ها و بحران‏ها بعدها رنگ و بوی مذهبی به خود گرفته اند، اما به عقیده بنده عدم تمام این درگیریها و منازعات برای کسب قدرت و حکومت بوده و مشارکت تفکرات مختلف ملت در ساختار حکومت تنها راه حل برون رفت از این بحران‏هاست. ما برای حل مسایل منطقه طرح داریم و معتقدیم که اگر حکومت‏های منطقه و علمای شاخص به مسایل مسلمانان توجه کنند حل بسیاری از مسایل بسیار آسان خواهد بود. به طور مثال ما بر این باوریم جنگی که در سوریه جریان دارد با آمدن کلیه طرف‏های درگیر به پای میز مذاکره و تشکیل حکومتی فراگیر که همه جریانات سنی، شیعه، مسیحی و حتی لائیک را در بر بگیرد خاتمه خواهد یافت. راه حل مشکل عراق نیز تشکیل حکومتی فراگیر است که شیعه و سنی و طیف‏های مختلف را در بگیرد.
مولانا عبدالحمید افزود: در مصر زمانی که آقای مرسی به پیروزی رسید من نامه ای خطاب به وی نوشتم و در آن تاکید کردم که اروپا مدت زمان زیادی در مصر کار کرده و بر آن تأثیرگذار بوده است و شما تلاش کنید که همه طیف‏ها را در قدرت مشارکت داده و حکومتی فراگیر تشکیل دهید و شریعت اسلام را به تدریج در مصر پیاده کنید. رسول الله- صلی الله علیه وسلم- نیز زمانی که مبعوث شدند به تدریج احکام اسلام را پیاده کردند تا با چالش مواجه نشوند. اکنون نیز مشکلات مصر با تشکیل حکومتی فراگیر متشکل از اخوان المسلمین، طیف‏های لائیک و سکولار و گرایش‏های دیگر اسلامی مانند سلفی و... حل خواهند شد. در بحرین نیز مذاکره و مشارکت گروه‏های مختلف در قدرت می تواند منازعات را پایان دهد، زیرا همه مشکلات فعلی جهان اسلام بر سر قدرت بوجود آمده اند و اگر همه در قدرت شریک باشند و با هم کنار بیایند، انحصارطلبی نباشد و برخی جریانات و گروه‏ها به حاشیه رانده نشوند بسیاری از مشکلات حل خواهند شد.
اما جمعه اهل سنت زاهدان خاطرنشان کرد: در خصوص کشور عزیزمان ایران نیز نظر بنده این است که اگر اقوام و مذاهب در تمام زمینه ها شریک باشند و در همه سطوح مانند وزیر، سفیر، استاندار و... مشارکت داده شوند، این سیاست، سیاستی خوب و پایدار و موجب وحدت خواهد بود. وحدت با زور سرنیزه و با فشار برقرار نمی شود.

مدیر حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان در پایان به دیدار خود با "مولانا سلیم الله خان"، از علمای طراز اول پاکستان در مسجدالحرام و همچنین "قاضی عسکر"، نماینده مقام رهبری در بعثه اشاره کرد و نماینده مقام رهبری در بعثه حج را فردی بسیار شایسته و متواضع و انسانی خوب توصیف کرد.

منبع:سنی آنلاین

لینک ثابت
بازدید : 66
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

مردم استان اجازه نخواهند داد عده ای استان را دستخوش ناامنی کنند
نویسنده : Admin

مولانا عبدالحمید با بیان اینکه "مردم استان اجازه نخواهند داد عده ای استان را دستخوش ناامنی کنند" نسبت به اختلال در امنیت استان از سوی هر گروه و دسته ای هشدار داد.

 امام جمعه اهل سنت زاهدان در بخشی از خطبه های نماز جمعه (10 آبان 1392) با اشاره به حادثه شهادت 14 مرزبان ایرانی در سراوان گفت: حادثه شهادت 14 تن از مرزبانان عزیز کشورمان در مرزهای سراوان بسیار ناگوار و تکان دهنده بود و مردم استان انتظار چنین حمله ای را از آن سوی مرزهای کشور نداشتند.

امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: همه مردم استان، اعم از شیعه و سنی، راضی نیستند و نمی خواهند که استان دست‏خوش ناامنی و خشونت باشد. مردم این استان از ناامنی منزجر هستند و از آن نفرت دارند. کسانی که با هر عنوان و در هر لباسی و با هر شیوه ای بخواهند استان را ناامن کنند، از سوی مردم طرد خواهند شد.

مولانا عبدالحمید با بیان اینکه "بدترین ناامنی ها، جنگ‏های قومی و مذهبی هستند" گفت: جنگ‏های قومی و مذهبی، جنگ‏های کوری هستند که مایه سرشکستگی و از بین رفتن آبروی انسان می شوند و بسیار خطرناک و نفرت انگیزند. هیچ آئین و عقلی نمی تواند جنگ‏های مذهبی شیعه و سنی با یکدیگر و یا فلان قوم را توجیه کند. اینگونه اعمال برای ملت‏ها آسیب‏های فراوانی به همراه دارند و در طول تاریخ ناپسند بوده اند.

مدیر حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان اظهار داشت: مردم کشور و استان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری حضور پرشوری داشتند و به بازنگری و تغییر در سیاست‏های داخلی و خارجی دکتر روحانی، که شعار اصلی انتخاباتی ایشان بود، و به برنامه های تدبیر و امید وی رأی دادند.

مولانا عبدالحمید افزود: رأی مردم به اندیشه ها و افکار دکتر روحانی بود و این به آن معناست که مردم ایران خواهان تغییر هستند و می خواهند در کشور فضای اعتدال و تدبیر حاکم باشد و آزادی‏های سیاسی و مذهبی برقرار باشند. یکی از شعارهای رئیس جمهور نیز اجرای قانون اساسی و پرهیز از قانون گریزی توسط ارگان‏ها و نهادهای دولتی است. تحقق اجرای قانون اساسی به عنوان میثاق ملی مردم ایران می تواند متضمن حقوق اقوام و مذاهب و توجه به حقوقی که به آنها رسیدگی نشده و اجرای مساوات باشد.

امام جمعه اهل سنت زاهدان خاطرنشان کرد: مردم استان سیستان و بلوچستان با آرای بسیار بالایی به امید آینده ای بهتر به دکتر روحانی رأی دادند و از راه گفتمان و مذاکره سازنده به دنبال خواسته ای خود هستند. این مردم به دنبال ناامنی و خشونت نیستند، اما متاسفانه برخی از افراطیون نمی خواهند استان در آرامش و امنیت باشد و رئیس جمهور در اجرای برنامه هایش موفق عمل کند و رضایت همه مردم از جمله اهل سنت را جلب نماید. زیرا در آن‏صورت بازار افراطیون کساد و تعطیل خواهد شد. اگر مردم به خواسته های خود برسند، آنها حرفی برای گفتن نخواهند داشت. در میان شیعه نیز افراطیونی وجود دارند که حقی برای کسی قایل نیستند و می خواهند فقط طیف و جناح خودشان به قدرت برسند و هر دو گروه (افراطیون شیعه و سنی) در مسیر اعتدال و تدبیر کارشکنی می کنند.

مولانا عبدالحمید گفت: مردم استان اعم از شیعه و سنی در مسیر اعتدال و اخوت اسلامی هستند و اجازه نخواهند داد عده ای استان را دست‏خوش ناامنی کنند. پیام صریح بنده آن است که مردم راضی به اینگونه اعمال نیستند و اجازه نخواهند داد که عده ای به مرزبانان کشور تعرض کنند. مردم خواهان امنیت هستند و می خواهند مشکلات‏شان را از راه گفتمان حل کنند و برای همین به شعار تغییر دکتر روحانی رأی دادند.

امام جمعه اهل سنت زاهدان افزود: باید به رئیس جمهور فرصت داد تا بتواند شعارهای خود را متحقق کند. آقای روحانی در جلسه معارفه وزیر خارجه گفتند که اگر حرف ملت را گوش نکنیم، شکست می خوریم و این دیدگاه بسیار خوبی است که از سوی رئیس جمهور یک کشور بیان می شود.

رئیس شورای هماهنگی مدارس دینی اهل سنت سیستان و بلوچستان گفت: متاسفانه عده ای افراطی می خواهند در این فضا آب را گل آلود کنند تا آقای روحانی نتواند به وعده هایش عمل کند. لذا بنده هشدار می دهم که نباید برای دولتی که از راه قانونی بر سر کار آمده است، مزاحمت ایجاد شود. ملت نمی تواند این مزاحمت‏ها را تحمل کند.

ایشان در ادامه خاطرنشان کرد: ما می خواهیم استان امن باشد. همه مردم در موضوع امنیت استان با مسئولین موافق هستند. معتقدیم که باید با رایزنی و مشورت و دوراندیشی برای حفظ و برقرای امنیت تلاش کرد. رسیدگی به مسأله امنیت با احساسات و عصبانیت مسئولین نتیجه ای ندارد. امنیت زمانی برقرار و پایدار خواهد شد که نتیجه همکاری و همفکری همه مردم، علما، روشنفکران، ریش سفیدان و مسئولین باشد و با تدبیر و اندیشه و فکر صحیح حاکم شود. نباید برای مقابله با ناامنی از روی احساسات برخوردی صورت گیرد که دل مردم را بشکند و موجب ناراحتی مردم شود.

خطیب جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: بنده موافق احداث دیوار بتنی در مرزهای استان نیستم و معتقدم که به جای احداث دیوار بتنی، باید اعتماد مردم را بازسازی کنیم و اعتماد ملت را به دست بیاوریم، زیرا در آن صورت است که مرزهای ما برای همیشه امن خواهند بود و ما هیچ مشکلی نخواهیم داشت. امروزه در دنیا دیوارها را خراب می کنند، ما نباید تازه به فکر احداث دیوار در مرزهای کشورمان بیفتیم.

مولانا عبدالحمید در ادامه تاکید کرد: ما با تدبیر و گفتمان مشکلات خود را پیگیری می کنیم و اجازه نخواهیم داد که هیچ گروه و دسته ای جنگ‏های فرقه ای و مذهبی کشورهای دیگر را وارد مرزهای کشور ما کنند و مردم استان نیز به هیچ گروهی اجازه نمی دهند که مراکز مذهبی و تجاری را با بمب گذاری و ناامنی تهدید نمایند. در این استان باید فضای اخوت و امنیت حاکم باشد.

امام جمعه اهل سنت زاهدان گفت: همان طور که رئیس جمهور محترم وعده داده اند که فضای امینتی را از سطح کشور برمی دارند، فضای کشور باید آزاد باشد. فضای امنیتی استان نیز نباید به گونه ای باشد که تصوری امنیتی از آن در اذهان ایجاد شود، زیرا مردم از این فضا رنج می برند. لذا همانگونه که وزیر محترم اطلاعات  نیز وعده داده اند، امیدواریم که فضای امنیتی، با تدبیر علما، نخبگان منطقه و مردم استان از بین برود و فضای آزادی، تدبیر، امنیت و گفتمان حاکم شود.

منبع: سنی آنلاین

لینک ثابت
بازدید : 44
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

تکذیب برخی از سخنان منتسب به مولانا عبدالحمید در "پرس تی وی"
نویسنده : Admin
دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید، امام جمعه اهل سنت زاهدان، بخشی از سخنان منتسب به ایشان را که امروز جمعه 10 آبان 1392 از شبکه ماهواره ای "پرس تی وی" پخش شد، تکذیب کرد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید، شبکه برون مرزی انگلیسی زبان جمهوری اسلامی (پرس تی وی)، که چند روز پیش با مولانا عبدالحمید مصاحبه ای پیرامون "افراط گرایی و تکفیر" داشته، در گزارش منتشر شده خود چنین وانمود کرده که مصاحبه مذکور در مورد مخالفان مسلح بشار اسد صورت گرفته است؛ در حالی که در این مصاحبه فقط به نکوهش مطلق افراط گرایی و تکفیر پرداخته شده است و هیچگونه اشاره ای به مخالفان مسلح بشار اسد نشده است.
مولانا عبدالحمید در این مصاحبه ضمن انتقاد از افراط گرایی، خاطرنشان نموده اند که "افراط گرایی و تکفیر" پدیدۀ تازه ای نیست، بلکه در طول تاریخ اسلام وجود داشته است؛ این پدیده در نتیجه برداشتی اشتباه از اسلام می باشد که در بین شیعه و اهل سنت وجود داشته و دارد.
دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید در پایان، ضمن توصیه به رعایت اخلاق رسانه ای و مطبوعاتی، از عموم رسانه ها خواسته است از انتساب سخنان خلاف واقع به افراد و مصاحبه شوندگان خویش پرهیز نمایند.
گفتنی است فیلم کامل این مصاحبه موجود بوده و ان شاءالله به زودی در سایت منتشر خواهد شد.

منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر شیخ الاسلام مولانا عبدالحمید

لینک ثابت
بازدید : 31
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

ویژگی‌ها و پایه های نهاد خانواده مسلمان
نویسنده : Admin
12121212خانواده مسلمان خانواده‌ای است که پایبند مقررات شریعت الهی و اخلاق و آداب اسلامی می‌باشد و برای به دست آوردن خیر و منافع این دنیا و دنیای پس از مرگ تلاش می‌نماید و برای زندگی در جامعه‌ای سالم با روشی هوشیارانه و اسلوبی آرام برای تحقق سربلندی دنیا و سعادت آخرت از هیچ سعی و تلاش فروگذار نمی‌نماید.

به همین خاطر خانواده مسلمان همیشه میان آرمان‌گرایی و واقع‌بینی و دیدگاه فراگیری و جزئی‌نگری و عوامل ثابت و متغیر تعادل لازم را فراهم می‌نماید.

در عرصه آرمان‌گرایی و واقع‌بینی، خانواده مسلمان تلاش می‌کند که از زندگی خوب و سالم و درآمدی کافی و آینده‌ای روشن و در حال ترقی برخوردار باشد و خیر و سعادت خویش را در عملی نمودن مسئولیت‌های دینی و احکام اسلامی می‌داند و هیچ یک از رهنمودهای قرآن و سنت را به دست فراموشی و بی‌مبالاتی نمی‌سپارند.

آنان از همان روزهای خواستگاری و نگاه‌های پاک و تفاهم ابتدایی با نشست‌ها و دیدارهای صریح و صادقانه و به دور از شک، شبهه و فریب‌کاری سنگ بنای سعادت خود را در زمین استوار می‌نمایند و توانایی‌ها و ویژگی‌ها، تناسب و شایستگی میان دختر و پسر را مورد توجه قرار می‌دهند و هر یک از آنان به مسئولیت‌های فطری و اجتماعی خویش عمل می‌کنند و مرد از طریق کار و تلاش مخارج زندگی را فراهم می‌نماید و زن به اداره امور منزل و سرپرستی فرزندان می‌پردازد. در خانواده مسلمان مرد براساس مشورت، بررسی، تعاون و هماهنگی ـ که اساسی سالم برای هرگونه زندگی اجتماعی است ـ ‌قوامت، سرپرستی و نظارت را بر دوش دارد.

اساس روابط زن و مرد بر اطمینان متقابل و در کلام و معاشرت براساس اعتبارات انسانی ارزشمند رفتار می‌نمایند. در رابطه با هزینه‌های زندگی از ریخت و پاش پرهیز نموده و راه اعتدال را در پیش می‌گیرند، و زن شوهرش را به خریداری چیزهایی که با درآمد او سازگاری ندارد مجبور نمی‌کند و مرد نیز همسرش را به کارهایی که در حد توان و استعداد او نیست، مجبور نمی‌نماید و در حالت بیماری و بارداری و عادت ماهیانه او را مورد مراقبت قرار می‌دهد.

معیار این روابط مشترک براساس: میان‌روی در جدی بودن، قاطعیت، تسامح، نرمش، عشق، متابعت، احترام متبادل، معرفت، تجمع مخاطر و مشکلات و پرهیز از افراط و تفریط و تلاش برای جلب رضایت خداوند است.

رعایت اعتدال در زمینه «فراگیری و جزئی‌نگری» بدین معناست که خانواده برای سر و سامان دادن به امور خود به صورت گام به گام عمل نماید و کاخ زندگی خود را مرحله به مرحله بسازد و برای رسیدن به آرزوها و امیدهایش نخواهد که راه یک ساله را یک روزه طی کند و به اندک و حداقل هم قناعت ننماید و مبنای روابط خود را با خویشاوندان براساس روشی مطلوب و جدی و در عین حال واقع‌بینی و آرمان‌گرایی، پایه‌ریزی کند.

پایه های نهاد خانواده

ساختار خانواده شامل ساختار مادی و ساختار معنوی است. پایه‌ریزی خانه و منزل مسلمان و سالم از نظر مادی بدین صورت است که خانه‌ای پوشیده و محافظت شده و امن و به دور از داد و فریاد است. منزل آنها به گونه‌ای است که درون آن از بیرون برای نامحرمان قابل رؤیت نیست و پنجره‌هایش بلند و در شب‌ها مستور است.

از حرمت و حیثیت در آن هم‌چون گوهری گران‌بها محافظت می‌شود و اعضای آن از آمیختن و اختلاط مردان و زنان نامحرم پرهیز می‌نمایند و کار روا و ناروا را در آن با هم قاطی نمی‌سازند و با بهره‌گیری از اخلاق و آداب دینی آن را از ناهنجاری‌ها مصون می‌دارند. در آن صدای جیغ و داد، دشنام، ترانه‌های مبتذل و ساز، دهل، تار و عود نامشروع به گوش نمی‌رسد.

سرود و آوازشان آوای قرآن و اذان و زمزمه لبانشان گفتن سبحان الله، لا اله الا الله و الحمدالله و الله اکبر است. در روزها، شب‌ها و شادمانی با سر و صدای بلند و ناهنجار همسایگان خود را آزار نمی‌دهند و به هنگام مصیبت و عزا با داد و فریاد و فغان بر سر قضا و قدر فریاد نمی‌کشند و به حکم و اراده خداوند گردن می‌نهند.

اگر دارا باشند، دست دردمندان و نیازمندان را می‌گیرند و در نهان به حد توان به آنان کمک می‌کنند و چنان‌چه خود مستمند و نیازمند باشند، راه پاکی و قناعت را در پیش می‌گیرند و دست نیاز را به سوی کسی دراز نمی‌نمایند و به گونه‌ای رفتار می‌کنند که بی‌خبران آنان را ثروتمند می‌شمارند و در شادمانی و مصائب راه شکیبایی را در پیش می‌گیرند. با آ‌رامش و متانت به مسئولیت‌های خویش عمل می‌کنند و از ریاکاری پرهیز می‌نمایند و در بیان حق از کسی هراس به دل راه نمی‌دهند و از سرزنش سرزنش‌گران باکی ندارند و مدام خوش اخلاق و خوش برخورد می‌باشند.

سخن گفتن‌شان به سکوت بیش‌تر شباهت دارد تا سر و صدا و چهره خویش را با نور قرآن و نماز در روز و شب هنگام روشنایی می‌بخشند. به ناموس مردم چشم نمی‌دوزند و چشمان خود را از دیدن حرام فرو می‌بندند؛ زیرا نگاه نامحرم را هم‌چون مار زهرآگین به شمار می‌آورند و هیچ‌گاه بر خود نمی‌بالند و بر دیگران فخر نمی‌فروشند و از اسراف و ریخت و پاش در منزل، ماشین و …، پرهیز می‌کنند. چه دارا باشند و چه نادار نسبت به کسی حسادت نمی‌ورزند و به مال و ثروت دیگران چشم طمع نمی‌ورزند.

شرم و حیا از سیمای‌شان مشاهده می‌شود و درخت ایمان و اخلاص در اعماق دل‌هایشان ریشه دوانیده و جز به نیکی زبان به سخن نمی‌گشایند و از پرگویی پرهیز می‌کنند و تنها برای شکسته شدن حرمت دین خداوند است که خشمگین می‌شوند.

درب خانه‌هایشان بر روی بدکاران بسته است، به اذیت و آزار دیگران دست نمی‌زنند و در جهت زیان مردم گام برنمی‌دارند و تنها در راه رضایت خداوند قدم می‌نهند و همراه با تواضع و فروتنی در مقابل خداوند به سوی نماز و جماعت و کار و خدمت گام برمی‌دارند و برای خیر و رفاه خود و دیگران و کمک به جمعیت‌‌های خیریه، مستمندان، بنای مسجد، مدرسه و بیمارستان از هیچ تلاشی دریغ نمی‌ورزند تا در آنها عبادت خداوند و خدمت به خلق انجام بگیرد.

منازل مردم مسلمان در حد امکان لازم است فراخ و وسیع باشد و چنان‌چه خدمت‌کاری داشته باشند اطاق و مسکن مستقلی را برای او فراهم می‌نمایند تا بیش از حد ضرورت با اهل منزل رفت و آمد نداشته باشد و تنها در حد ضرورت به اطاق و منزل آن‌ها رفت و آمد نماید.

خانواده مسلمان به تعهدات خود به موقع عمل می‌کنند و تنها به صداقت زبان به سخن می‌گشایند و امانت‌ها را به صاحبان امانت باز می‌گردانند و حق هر صاحب حقی را به آنها می دهند و به وعده‌ها و پیمان‌هایشان وفادار می‌مانند و از زیر بار تعهدات خویش شانه خالی نمی‌نمایند و بدون رضایت طرف مقابل قراردادی را فسخ نمی‌کنند. گشاده‌رو، گشاده‌دست، بزرگوار و بخشنده‌اند، به هیچ‌وجه اجازه نمی‌دهند به بیماری بخل و حسد مبتلا شوند و آن‌هایی هستند که رسول خدا صلی الله علیه وسلم در بخش اول یکی از فرموده‌هایش راجع به آن‌ها می‌گوید:

«بهترین بندگان خداوند آن‌هایی هستند که دیدار آنان خداوند را به یاد می‌آورد و بدترین بندگان خداوند آن‌هایی هستند که با سخن‌چینی و فتنه‌جویی میان دوستان جدایی می‌اندازند و مدام در پی آن هستند که برای انسان‌های بی‌گناه و محترم، گناهان زشتی را نسبت دهند».( الترغیب و الترهیب : ج ۳ ص ۴۹۹٫).

در نتیجه بدترین آدم‌ها دارای سه ویژگی هستند:

۱_ فساد برانگیزی و آتش‌افروزی.

۲_ تلاش برای پاره نمودن رشته‌های محبت و ایجاد تفرقه و چنددستگی.

۳_ تهمت زدن عمد و آگاهانه به انسان‌های بی‌گناه و فحش و ناسزاگویی افسارگیسخته.

منبع:سنت آنلاين

لینک ثابت
بازدید : 107
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

اسلام و راهکارهای تربیتی آن
نویسنده : Admin
4564563434اسلام مکتبی جامع و فراگیراست که تمام شئون حیات انسانی را در برمی‌گیرد و احکام آن بطور کلی همه برای اصلاح و تربیت افراد جامعه وضع شده است.

اسلام می‌خواهد با تعلیم و تربیت نوین خود فرد را طوری پرورش دهد که بتواند خود را در اجتماع منسجم ساخته و در میان افراد جامعه که خود نیز یکی از آنها است کامیاب گردد و در پیشرفت جامعه سهیم بوده و نیرویی باشد که به ضمیمه نیروهای دیگر، جامعه را به انتهای ترقی و کمال برساند.

اما جوامع غیراسلامی عملا از تربیت انسان استعفاء داده و از دو امر تعلیم و تربیت تنها به تعلیم همت گماشته و دومی (تربیت) را مسکوت گذاشته است که با این امر، مغزها پرورش داده می‌شوند اما دل‌ها می‌میرند و آخرین بقایای عاطفه، محبت و انسانیت نیز در لابلای محفوظات ذهنی و غرور علمی به نابودی و خاموشی می‌گراید و عملا علم، هنر، سیاست و.. همه و همه و سیله‌ای برای چپاول وغارت سرمایه‌های انسانی و مکیدن خون انسان‌ها می‌شود.

پرواضح است فردی که از تربیت واقعی بی‌نصیب باشد هرچه بیاموزد و هرچه بیشتر تحصیل کتد به ضرر او و همنوعانش بوده و گویا این علم بسان تیغ برّانی در کف فردی بی‌کفایت است.

بنابراین اسلام تنها مکتبی است که توانسته هردو عنصر تعلیم و تربیت را تا سرحد کمال برساند، زیرا تعلیم و تربیت اسلامی مبتنی بر وحی بوده و از تعالیم الهی نشئت می‌گیرد.

اسلام با تربیت جامع خود نهال ایمان به خدای عزوجل و فرشتگان، کتاب‌ها و پیامبران الهی، قضا و قدر و سؤال دو مأمور قبر، عذاب قبر و احوال حشر و نشر، بهشت و جهنم و سایر مفاهیم ضروری را در اعماق وجود بشرجایگزین می‌سازد و این نهال همراه با اخلاص، عمق اندیشه و رسوخ مفاهیم ایمانی، درخت توانمندی خواهد شد که ثمره‌اش حُسن مراقبت و نظارت الهی، ترس از او و تسلیم بودن در مقابل او و التزام به مجموعه اوامر و نواهی است.

اسلام با راهکارها و مبادی جاودان خود برنامه‌ها و راه حل‌های تربیتی ویژه‌ای جهت رشد و نمو عقیدتی و اخلاقی، جسمی و عقلی، روانی و اجتماعی تجویز نموده که مراحل  آن به سادگی قابل اجرا است که اگر در تکوین نسل‌ها و تربیت جوامع به کار گرفته شود امت، امتی دیگر و نسل‌ها، نسلی دیگر خواهند شد و در صلابت عقیدتی و رفعت اخلاقی، نیروی جسمی و پختگی عقل و زیبایی برخورد به اوج نائل می‌شوند و باری دیگر برای تجدید تاریخ پاکان و وارستگان و برپائی جامعه‌ای همانند جامعه یاران و پیروان پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم برمی‌خیزند.

منظوراز تربیت اسلامی آنست که افراد را از زمانی‌ که می‌اندیشند با اصول ایمان آشنا کنیم و از هنگامی که فکرشان شکوفا می‌شود آنان را به ارکان اسلام عادت دهیم و از زمانی که قدرت تمییز را می‌یابند مبادی شریعت اسلامی را  به آنها آموزش دهیم.

چنانکه ضرب المثل عربی می‌گوید: «خذ الامر بقوابله» کار را از اول باید جدی گرفت.

اسلام از ابتدای ولادت، گفتن اذان در گوش نوزاد وهنگام سخن گفتن، تلقین کلمه توحید را لازم می‌داند، چنانکه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌فرمایند: «افتحوا علی صبیانکم اول کلمة بلا اله الا الله».

ابن قیم جوزی رحمةالله درکتاب احکام المولود می‌گوید: زمان سخن گفتن و زبان گشودن کودکان فرا رسید «لا اله الاالله محمدارسول الله» را به آنان تلقین کنید تا اینکه اولین کلماتی که به گوششان می‌رسد و زبانشان نیز به آن آشنا می‌شود کلمه توحید و شناخت خدا باشد و بیاموزند که خداوند همراه ایشان است.

القای محبت الله و رسولش نیزیکی از رهکارهای تربیتی اسلام است، زیرا مؤمنی که بذر محبت الله و رسولش را در دل بکارد تمام اعمال و رفتارش در راه رضای پروردگار خواهد بود و از آنچه که موجب نارضایتی خداوند باشد دوری می‌ورزد و نهایتاً با رضایت خداوند به رستگاری و سعادت همیشگی نائل می‌گردد.

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرموده است!«من احب لله و ابغض لله و اعطی لله و منع لله فقد استکمل الایمان» همچنین می‌فرماید:« اللهم اجعل حبک الی احب من نفسی و اهلی و من الماء البارد عندالظماء».

اهتمام بر نماز، روزه، زکاة و حج نیز از مهمترین دستورات اسلام به شمار می‌رود.

در آیات قرآنی بوضوح و صراحت می‌بینیم که قرآن مجید در خصوص تشویق و ترغیب به عبادات و فضائل آن اهتمام ورزیده است و به رقابت و مسابقه در انجام عبادات کسانی را که به کثرت عبادت خدا را به جای می‌آورند مورد ستایش قرار داده و افراد غافل را نکوهش می‌نماید.

{الذین ان مکناهم فی الارض اقاموا لصلاة وآتوا الزکاة وامروا بالمعروف ونهوا عن المنکر وِلله عاقبة الامور}

نماز راه ارتباط مستقیم با خدا و روزه رسیدن به اخلاص حقیقی نسبت به خداوند و زکات سبب پاکی جان ومال و حج نیز موجب آمرزش گناهان و بیعت با خداوند است.

آموزش تلاوت قرآن مجید نیز در تربیت اسلامی از جایگاه والایی برخوردار است.

زیرا بشر در قرآن ارزشمندترین شیوه اداره اجتماع را مشاهده کرده است و قرآن تنها دستورالعملی است که می‌تواند همه‌ی ملت‌ها و جوامع را از سنگینی بار گمراهی، بیدادگری و بدبختی‌ها رها کرده است، به زندگی سرشار از نور علم و معرفت، صلح و صفا رهنمون سازد. اخلاق نیکو و حسنه نیز یکی دیگر از آرمان‌های اسلام برای تربیت جوامع است.

اخلاق حسنه عبارت است از جایگزین نمودن اخلاص در مقابل ریا و تظاهر، توبه در مقابل گناه، راستگویی و صداقت در مقابل دروغ، سخاوت و بخشش در مقابل بخل، زهد، تقوا و قناعت در مقابل دنیاپرستی و شخصیت طلبی، عفو و گذشت و اخوت و برادری در مقابل غیبت و بدگویی و سخن‌چینی و حسد و تعصب، و صبر و استقامت در مقابل ظلم و ستم.

پس ای امت اسلامی! اگر خواهان سعادت هستید و می‌خواهید هریک از شما فردی کمال‌جو، دانش‌دوست، باتقوا، ایثارگر و عدالت‌خواه باشد باید رخت تربیت اسلامی را به تن کرده و خود را با تمامی صفات حسنه آن بیاراید و تابع و مقلد به تمام معنای رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم بوده و با تمام وجود از گفتار، کردار و رفتار انسان‌ساز او پیروی نموده، تا آغازگری برای نسلی مانند نسل اصحاب پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم بوده و برای تمام مردم جهان الگو و نمونه باشید و مانند یاران برگزیده و نیکوکار رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در برپا داشتن دین الهی در گستره زمین موفق بوده و پرچم پرافتخار اسلام را در اطراف و اکناف زمین و بر تمامی بلندی‌های آن به اهتزاز درآورید.

نوشتۀ: عبدالناصر امینی

منبع: سنت آنلاين

لینک ثابت
بازدید : 114
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

مهم‌ترین ثمرات و اثرات پیمان زناشویی
نویسنده : Admin

564564564واضح است که در پرتو آرامش روحی روانی خانواده، هریک از زوجین می‌تواند بطور کامل به مسؤولیت و وظایف خود عمل کرده و در راه خوشبختی خانواده و همسر و فرزندان خویش گام بردارد.
چه راست گفته پروردگار بزرگ در قرآن عظیم؛ آنجا که فرموده: «و از نشانه‌های خداوند آن است که همسرانی از خودتان برایتان آفرید تا در کنار آنان آرام گیرید و بین شما محبّت و الفتی پایدار و استوار قرار داده و در آن نشانه‌هایی است برای اهل تفکّر و اندیشه»…

۱- حفظ و بقای نوع نسل بشر
بدیهی است که بقای نوع و نسل بشر بوسیله ازدواج است و پیوند زناشویی بین انسانها راهی است برای تداوم نسل بشر تا پایان زندگی او بر این کره خاکی. در قرآن کریم نیز به این حکمت اجتماعی چنین اشاره‌ای شده: «ای مردمان! از (خشم) پروردگاتان بپرهیزید. پروردگاری که شما را از یک انسان بیافرید و (سپس) همسرش را از نوع او آفرید، و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانی (بر روی زمین) منتشر ساخت» (۱)
«خدا از جنس خودتان همسرانی برای شما قرار داد (تا در کنار آنان بیاسائید) و از همسرانتان پسران و نوادگانی به شما داد.» (۲)
همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در روایتی، به حکمت زاد و ولد و افزایش و پیدایش انسانها اشاره می‌کند، آنجا که می‌فرماید: «ازدواج کنید، تا جمعیت شما افزایش یابد، زیرا من در روز قیامت در بین سایر امّتها، به فراوانی شما افتخار خواهم کرد.» (روایت بیهقی و عبدالرزاق)

۱٫ نساء: ۱٫
۲٫ نحل: ۷۲٫

۲- حفظ روابط نسبی
فایده دیگر ازدواج که خداوند به آن امر کرده، افتخار کردن فرزندان به نسبهایشان است. زیر اصل و نسب‌دار بودن باعث اعتبار، ارزش، کرامت و خوشبختی است و چنانچه ازدواج نمی‌بود جامعه از فرزندان نامشروع که هیچ اصل و نسب و کرامتی نداشتند، پر می‌شد و در چنین جامعه‌ای ارزشهای اخلاقی لطمة اساسی می‌خورد و فساد و بی‌بند و باری در جامعه گسترش می‌یابد.

۳- مصونیت جامعه از انحرافات و بی‌بندوباری‌های اخلاقی
یکی دیگر از اثرات ازدواج، مصون ماندن جامعه از هرج و مرج و بی‌بندوباری اخلاقی و محفوظ ماندن افراد آن از مفاسد اجتماعی است زیرا غریزه جنسی و تمایل به جنس مخالف تنها از طریق ازدواج اشباع می‌شود و از این جهت می‌بینیم که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم خطاب به جوانان با شیوه‌ای جالب و زیبا فلسفه اخلاقی ازدواج را اینگونه بیان می‌فرماید: «ای گروه جوانان! هر کس از شما استطاعت (قدرت جنسی و هزینه زندگی را) دارد، ازدواج کند، زیرا که ازدواج چشم را بهتر کنترل می‌کند و ناموس را محفوظ می‌دارد. اما کسی که نتواند هزینه ازدواج را تأمین کند باید روزه بگیرد، زیرا روزه باعث کم شدن شهوت و غریزه جنسی است.» [رواه الجماعه]

۴- تعاون و همکاری زوجین در تشکیل خانواده
به وسیله ازدواج است که زن و شوهر برای بقای خانواده با یکدیگر همکاری می‌نمایند تا بتوانند فرزندانشان را تربیت کنند و مسؤولیتهای زندگیشان را به انجام رسانند. در پرتو نظام خانواده است که زن و مرد مکمّل همدیگرند و هریک دیگری را کامل می‌کند: در این میان زن به تناسب سرشت و طبیعتش عهده‌دار توانایی‌های ویژه‌اش، نقش خاصّ خود را ایفا می‌کند، تلاش و کوشش برای تأمین نیازهای خانواده، حل مشکلات و مسائل جانبی خارج از خانه، حمایت و نگهداری از خانواده در برابر کوران حوادث و مصیبت‌های روزگار، از عمده‌ترین روحیه همکاری بین زوجین تکامل یافته و به بالاترین مرتبه خود می‌رسد و در پرتو چنین روحیه‌ای، کانون خانواده بر پایه‌ی مستحکم و تربیت و پرورش کامل بنا شده و از نعمت محبّت و دوستی که در سایه حقوقی که اسلام آن را برای سعادت جامعه مقرر کرده بهره‌مند می‌شوند.

۵- مصونیت جامعه از امراض
یکی دیگر از حکمتهای خداوند از امر به تشکیل خانواده، سالم ماندن جامعه از امراض است. امراض مسری و کشنده که نتیجه روابط نامشروع و گسترش زنا در جامعه می‌باشد. در ذیل به نمونه‌هایی از این بیماریها که پیامد روابط آزاد جنسی و زنا در جامعه می‌باشد، اشاره می‌کنیم.
• سوزاک Gonorrheol: از جمله امراضی است که در اثر زناکاری انتقال می‌یابد. این بیماری در زنان باعث التهاب شدید در رحم و مردان موجب ملتهب شدن مثانه و بیضه‌ها می‌شود. این بیماری گاهی اوقات باعث عقیم شدن مرد یا زن می‌گردد و بعضی وقتها باعث التهاب در مفاصل شده و گاهاً روی جنین تأثیرات سوء می‌گذارد که باعث التهاباتی در چشم طفل شده و خطر کوری به‌دنبال دارد.
• سفلیس Syphilis: علت اصلی انتقال این بیماری بدون شک از طریق تماسهای جنسی نامشروع (زنا و …) می‌باشد که باعث التهابات شدید پوستی و مفصلی، استخوانی، عضلانی و قلبی، ریوی، کلیوی و عصبی و غیره می‌شود.
• شانکر یا آتشک Chancroid: به علت روابط نامشروع و عمل زنا غده‌های لنفاوی ورم کرده که در نهایت منجر به ترشحات مزمن چرکین خواهد شد، دردهای مفصلی و التهابات مجاری ادرار و تورّم اعضاء از اثرات این بیماری می‌باشد.
• ضایعات پوستی نرم بر عضو تناسلی: بر اثر زنا زخمهای نرم و دردناکی بر دستگاه تناسلی بیمار ظاهر می‌گردد، این زخمها انتشار پیدا کرده و باعث تخریب پوست می‌شود.
• بلوغ زودرس (نابهنگام): این بیماری بر اثر تحریکات مداوم عصبی قبل از زمان طبیعی خود، ایجاد می‌شود و قبل از آنکه غدد مولّد هورمونهای جنسی شروع به فعالیت کنند، احساسات غریزی تحریک می‌شود، نتیجه این تحریکات بصورت امراض عصبی، روانی و ناهنجاریهای عضوی بروز می‌کند.
علاوه بر امراضی که بیان کردیم، بیماریهای زیاد دیگری نیز هستند که در اثر شیوع فحشاء به تندرستی به انسان صدمه می‌زنند. که پرشکان در باره آنها به تفصیل بحث کرده‌اند و نسبت به خطرات آن هشدار داده‌اند. (۱)

۱٫ کتاب «طب در قرآن» اثر عبدالحمید دیاب و احمد قرقوز، حاوی مباحثی جالب و مفیدی در این زمینه است که به فارسی ترجمه شده و انتشارات حفظی آن را چاپ کرده است.

۶- آرامش روحی و روانی
بوسیله پیوند زناشویی بین زن و شوهر رابطه دوستی و مهربانی برقرار می‌شود و هر یک بر اثر انس گرفتن با دیگری به سعادت و خوشبختی نایل می‌آیند.
هنگام غروب که شوهر، کار روزانه‌اش را به پایان می‌رساند و به خانه برمی‌گردد و در جمع صمیمی زن و فرزندانش قرار می‌گیرد، تمام غم، اندوه و مشکلاتی که در طول روز با آنها مواجه شده، فراموش می‌کند و خستگی و رنج ناشی از تلاش و زحمت کار زیادی که باعث آزردگی‌اش شده از بین می‌رود. زن هم در چنین شرایطی، زحماتش را فراموش کرده و در محیط باصفای خانواده احساس آرامش و سکون می‌کند. این چنین است که زن و شوهر با هم و در کنار همدیگر، لحظات خوشی را در سایه آرامش و سعادت زندگی زناشویی را تجربه می‌کنند.
و به این ترتیب هر یک از آنها با جدّیت، نشاط و اراده به استقبال روز جدید می‌روند تا بتوانند برای ادای وظیفه و تکلیف مخصوص خویش آماده باشند.
واضح است که در پرتو چنین آرامش روحی روانی، هریک از زوجین می‌تواند بطور کامل به مسؤولیت و وظایف خود عمل کرده و در راه خوشبختی خانواده و همسر و فرزندان خویش گام بردارد.
چه راست گفته پروردگار بزرگ در قرآن عظیم؛ آنجا که فرموده: «و از نشانه‌های خداوند آن است که همسرانی از خودتان برایتان آفرید تا در کنار آنان آرام گیرید و بین شما محبّت و الفتی پایدار و استوار قرار داده و در آن نشانه‌هایی است برای اهل تفکّر و اندیشه»(۱) [روم: ۲۱]

۱٫ در این آیه شریفه، خداوند، فلسفه ازدواج را سکون و آرامش قلبی و آسایش روحی و دوستی پایدار در خانواده دانسته است. بنابراین اگر ازدواجی این ویژگی را در برنداشته باشد، نمی‌تواند ازدواج موافق با فلسفه آن و معقول باشد و در واقع، مباین با فلسفه زناشویی است.

۷- برانگیختن عاطفه پدر و مادر نسبت به فرزند
پیوند زناشویی باعث می‌شود که محبّت و احساسات نسبت به فرزند، از قلب پدر و مادر فوران کند و شعله‌های گرم احساسات و محبّت خود را به جگرگوشه‌هایشان هدیه کنند. بدیهی است که اینگونه احساسات عمیق، تأثیر مفیدی در مراقبت از فرزند و نتیجه چشمگیری در توجه به حال فرزندان و تربیت جگرگوشه‌هایشان را دارد که به‌خاطر مصالح زندگی فرزندان خویش، شب‌بیداری بکشند و برای فراهم نمودن آینده‌ای بهتر و والاتر و زندگی سعادتمندانه آنان کوشش نمایند. چه زیباست این سخن شاعر در ارتباط با محبّت خالصانه والدین نسبت به فرزندانشان.
و لولا بنیّات کزغُب القُضا حُطِطنَ مِن بعض الی بعض
لکان لی مضطربّ واسعّ فی‌الارض ذات‌الطول و العرض
و اِنّما أولادنا بیننا اکبادنا تمشی علی ‌الارض
لو هبّت‌الریح علی بعضهم لا منتعث عینی عن‌ الغّمضِ
اگر کودکان ما به مانند جوجه‌های بلدرچین، جست‌وخیز (و بازی) نکنند، در زمین پریشانی و دردسر بزرگی برایمان خواهد بود.
فرزندانمان جگرگوشه‌های ما هستند که بر روی زمین راه می‌روند و اگر بادی بوزد و به انان برخورد کند ما چشمهایمان را باز نگه می‌داریم تا مبادا گزندی به آنها برسد.
آنچه ذکر شد، پرتوی از حکمتها و مصالح اجتماعی ازدواج بود، پس تعجبی ندارد اینکه می‌بینیم اسلام تا این اندازه به ازدواج اهتمام ورزیده و افراد را بر انجام آن تشویق و ترغیب می‌نماید. همچنانکه خداوند در قرآن می‌فرماید: «با زنان دیگری که برای شما حلالند و دوست دارید، با دو یا سه یا چهار تا ازدواج کنید. اگر هم می‌ترسید که نتوانید میان زنانتان دادگری را مراعات دارید، به یک زن اکتفا کنید.» (۱)
«مردان و زنان مجرد خود را و غلامان و کنیزان شایستة (زادواج) خویش را (با تهیة نفقه و پرداخت مهریه) به ازدواج یکدیگر درآورید (و به فقر و تنگدستی ایشان ننگرید و نگران آینده آنان نباشید، چرا که) اگر فقیر و تنگدست باشند (و ازدواجشان برای حفظ عفّت و دوری از گناه انجام گیرد) خداوند آنان را در پرتو فضل خود توانا و بی‌نیاز می‌گرداند، بی‌گمان خداوند دارای نعمت فراخ (بوده و) آگاه (از نیات همگان است).(۲)
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نیز در این رابطه رهنمودهای زیبا و پرمعنایی را برای ما بیان فرموده‌اند که به گوش جان آن را می‌شنویم. ایشان می‌فرمایند:
«یا معشرالشباب من‌استطاع منکم الباءة فلیتزوج … » «ای گروه جوان! هر کس از شما که توانایی ازدواج دارد، ازدواج کند…» که قبلاً به طور کامل آوردیم.
«دنیا کالا است و بهترین متاع آن زن نیکوکار است» [روایت مسلم، ابن‌ماجه و نسائی] «چهار چیز جزء سنتهای پیامبران است: حناء، استفاده از بوی خوش، مسواک و ازدواج نمودن». [ترمذی] «ازدواج کنید و (بچه بیاورید) تا جمعیت شما افزایش یابد، زیرا من در روز قیامت در مقابل امتهای دیگر به کثرت شما افتخار می‌کنم». [روایت عبدالرزاق از بیهقی] «سه چیز عامل سعادت بنی‌آدم است: ۱- زن نیکوکار. ۲- خانه وسیع و نیکو. ۳- مرکب مناسب.» [روایت احمد] «هر کس که خداوند به او زن نیکوکاری عطا فرماید، او را در نیمی از دینش یاری فرموده است. و باید جهت حفظ در نیمه دیگرش تقوای خدا را داشته باشد.» [روایت طبرانی] من از دنیای شما سه چیز را دوست دارم: زن، بوی خوش و روشنی چشم من در نماز قرار داده شده است»

۱٫ نساء: ۳٫ بنابر فرموده خداوند در این آیه شریفه در مسائل ازدواج و خانوادگی اساس بر تک‌همسری است و بهتر آن است که بخاطر فراهم نگردیدن زمینه و مشکلات مادی و اجتماعی دنیوی و عذاب و مجازات اخروی از ازدواج مجدد پرهیز شود. اما نباید فراموش کرد که پاره‌ای از اسباب و اعتبارات فردی و انسانی و اجتماعی وجود دارند که زمینه تعدد زوجات را فراهم می‌نمایند. زیرا اسلام دین سازگار با فطرت و ساختار زندگی فردی و اجتماعی است و با مشکلات ملموس و واقعی به گونه‌ای واقع‌بینانه برخورد می‌کند و مردم را دچار سردرگمی و پریشانی نمی‌کند. «ر. ک به دورنمای جامعه اسلامی» نوشته دکتر قرضاوی، ترجمه عبدالعزیز سلیمی .
۲٫ نور: ۳۲٫

منبع:کتاب آداب خواستگاری و حقوق زوجین

لینک ثابت
بازدید : 36
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 4

اهل تسنن، حامیان وحدت ملی
نویسنده : Admin
345441111محکومیت حادثه تروریستی سراوان از سوی جناب مولوی عبدالحمید و رمزگشایی ایشان از دلایل این اتفاق، دقت مشاهیر اهل تسنن به تحولات داخلی و منطقه‌ای را بیش از پیش نشان داد. با توجه به نشانه‌ها و شواهدی که حرکاتی از این دست بر جای گذاشته‌اند، اتصال گروهک‌های مجری آن به شبکه القاعده محرز است یا حداقل تلاش دارند تا اینگونه به نظر برسد. شبکه القاعده در پاکستان و افغانستان، به مردم خودشان نیز رحم نمی‌کنند و تفسیر خاصی که از دین ارایه کرده‌اند، کاملا متفاوت از ما و دیگر مسلمانان است. اما زاویه دیگر مورد اشاره از سوی مولوی عبدالحمید، مسایلی است که در داخل کشور رخ داده است. اهل سنت در استان سیستان‌وبلوچستان، غالبا در انتخابات ریاست‌جمهوری یا بالاترین آمار مشارکت در کل کشور را به خود اختصاص داده‌اند یا جزو بالاترین‌ها بوده‌اند. در جریان انتخابات دوم خرداد ۷۶ و رای بالای آقای خاتمی و چه در انتخابات سال ۹۲ برای موفقیت آقای دکتر روحانی، عملکرد قابل توجهی داشتند. در واقع آنان تلاش می‌کنند از مسیر انتخابات و روش‌های دموکراتیک، حقوق خود را پیگیری کنند چون از هر نوع خشونت و درگیری بیزار هستند. امروز ثمره انتخابات ریاست‌جمهوری و حضور دولت تدبیر و امید، در سراسر کشور موجی از امیدواری را ایجاد کرده و مردم منتظرند دولت جدید برای رفاه، آزادی‌های سیاسی، اجتماعی، مسایل فرهنگی و خارجی، تمهیداتی بیندیشد. به تبع آن در میان اهل سنت هم این‌گونه است. انتخاب دستیار ارشد در زمینه حقوق اقوام و مذاهب و گماردن چهره‌ای ملی و خوشنام در این عرصه بر مسند آن، سبب خوش‌حالی مردم در استان‌هایی مانند سیستان و بلوچستان شده است. در این شرایط ایجاد درگیری، خلاف آن چیزی است که مردم می‌خواهند. به طور قطع هدف حرکاتی چون حادثه تروریستی سراوان، برهم‌زدن آرامش است. دست‌هایی نمی‌خواهند اهل سنت امیدوار به دولت و تغییرات در سایه دولتی که منتخب مردم است، باشند. این گروهک‌های خارجی در ویدیو‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده‌اند از واژگانی چون «شیعیان صفوی» یاد کرده‌اند که نشان می‌دهد اهدافی عمیق‌تر و خطرناک‌تر را دنبال می‌کنند. بر این اساس ممکن است در آینده هم تحرکاتی از این دست را سامان دهند.
حال سوال اساسی این است که چگونه باید با این گروهک‌ها برخورد کرد تا مرزبانان شجاع ایرانی را از دست ندهیم؟
یک دیدگاه، تاکید صرف روی اقدامات سخت‌افزاری و برخورد نظامی و امنیتی است. این روند احتمالا سبب می‌شود برخی اقوام اهل سنت که بی‌گناه هستند، دچار آسیب‌های احتمالی شوند. عدم‌برخورد هم ممکن است ناتوانی نظام در مواجهه با چنین پدیده‌هایی را القا کند که مطلقا این‌گونه نیست و پتانسیل کاهش این تهدیدات، وجود دارد.
آنچه تجربه نشان داده و بارها و بارها هم پیش از این مورد اشاره قرار گرفته است، یافتن راه‌حل با کمک اهالی منطقه است. اگر حقوق این اقشار محترم شمرده شود، به تشکل‌هایی که در چارچوب هستند امکان فعالیت داده شود، اجازه برخورد سلیقه‌ای به مدیران استانی داده شود، در استخدام‌ها رعایت مساوات شود و در مسایل اقتصادی فضا برای همه آنها فراهم شود، زمینه وحدت ملی تقویت می‌شود. اما در منطقه به دلیل پاره‌ای مسایل، فضا برای آن‌ها محدود شده است که نباید این‌گونه شود. اگر قبایل وارد صحنه شوند به طور بسیار موثری جلو فعالیت‌های تحریک‌آمیز گرفته شده و مانع این می‌شوند که جوانان به گروهک‌های خاص گرایش پیدا کنند. در دولت اصلاحات و در دوران استانداری مهندس حسینی، تلاش‌های زیادی صورت گرفت تا فضا به این سمت برود و درگیری‌های منطقه‌ای تقریبا به صفر رسیده بود. اگر به این مسایل توجه شود، برخورد امنیتی و نظامی هم جواب می‌دهد. اما اگر صرفا بر حوزه سخت‌افزاری متمرکز شوند، نمی‌توان نتیجه لازم را کسب کرد. بیانیه آقای مولوی از رهبران خوب اهل سنت نشان داد که همه می‌خواهند فضا به سمت آرامش برود و بر مسوولان فرض است که از پتانسیل بزرگان منطقه‌ای، بیشتر بهره بگیرند.
نویسنده: جعفر کامبوزیا (نماینده مردم زاهدان در مجلس ششم)
منبع: روزنامه شرق، دوشنبه ۶ آبان ۱۳۹۲، شماره ۱۸۶۷
لینک ثابت
بازدید : 37
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

آیا واقعاً محمّد صلى الله علیه وسلم را شناخته‌ایم؟!
نویسنده : Admin
1208748_1423571567870293_2067003415_nآیا محمد صلیٰ الله علیه وسلم را آن گونه که هست شناخته ایم؟

محمد کیست؟ آیا می توانیم چند خط واضح و عام فهم در مورد محمد بنویسیم به گونه ای که هر کس با هر زبان، فرهنگ و عقیده او را بشناسد؟

آری! محمد بر قله صفات نیکوی انسانی ایستاده است؛ چنانکه بسیاری از بزرگترین فیلسوفان جهان غرب به بزرگی اش معترفند.

توماس کارلایل، مفکر، فیلسوف و مورخ اسکاتلندی می گوید: «محمد نوری است که عالم را روشنائی بخشیده است و این فضل خداست که به هر آنکه خواهد می بخشد.»

ادیب روسی، لئون تولستوی می گوید: «من یکی از شیفتگان محمدم؛ او که خدایش به رسالت برگزید و نبوت را ختم بدو کرد.»

گوته، شاعر معروف آلمانی می گوید: «من در تاریخ به دنبال صفات برتر انسانیت گشتم و آن را در پیامبر عرب، محمد، یافتم. ما اروپاییان با تمام علوممان هنوز نتوانسته ایم به آنچه برسیم که محمد صدها سال قبل رسید و کسی هم نخواهد توانست از او پیشی گیرد.»

لامارتین، شاعر فرانسوی می گوید: «بزرگترین حادثه در زندگی من مطالعه حیات محمد بود. او به من درس کامل زندگی را آموخت. محمد را انسانی بزرگ و جاودانه یافتم. هیچ کس نمی تواند مانند محمد به مقام انسانیت برسد. براستی چه کسی می تواند مراتب کمال را مانند او بپیماید. او بود که واسطه ها بین خالق و مخلوق را برچید و انسان را بدون واسطه به خدا رساند.»

دانشمند الهیات سوئسی، دکتر هانرکنج می گوید: «محمد به معنی واقعی کلمه پیامبر بود، نمی توانیم منکر آن شویم که او مرشدی بود که پیروانش را به سوی نجات راهنمایی نمود.»

اما فیلسوف انگلیسی، جورج برنارد شاو معتقد است که تنها ناجی بشریت محمد است. او می گوید: «من در مورد این مرد (محمّد) تحقیق کرد. او را اعجوبه ای خارق العاده یافتم، او نه تنها دشمن مسیحیت نیست بلکه منجی بشریت است. من معتقدم اگر امروز محمد اداره ممالک دنیا را در دست گیرد، از آنجا که به صلح و دوستی دعوت می دهد بر تمام مشکلات فائق خواهد آمد. امروزه دنیا به شدت نیاز به مردی با تفکر محمد دارد. محمدی که احکام دینش را بر احترام به دیگران بنیان نهاد، دین او قوی ترین دین در بین ادیان و فرهنگ‌هاست و همواره جاودان خواهد ماند.»

آنچه گذشته قطره ای از دریای فضایل محمد بود. می خواستم بگویم که حتی آنان که به محمد ایمان ندارند معترفند که او بر بلندای صفات نیکوی انسانیت ایستاده است.

نویسنده: علاء سعید حمیده (مجله الوعی الإسلامی)
مترجم: حسین سلیمان پور

منبع:سنت آنلاين

لینک ثابت
بازدید : 45
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

ازدواج برای جوانان ضروری است
نویسنده : Admin

848484ازدواج برای جوانان ضروری است

رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود: «یَا مَعْشَرَ الشَّبَابِ! مَنِ اسْتَطَاعَ مِنْکُمُ الْبَاءَةَ فَلْیَتَزَوَّجْ فَإِنَّهُ أَغَضُّ لِلْبَصَرِ وَأَحْصَنُ لِلْفَرْجِ وَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَعَلَیْهِ بِالصَّوْمِ فَإِنَّهُ لَهُ وِجَاءٌ»؛«ای گروه جوانان هرکسی از شما توان ازدواج را دارد باید ازدواج کند، زیرا چشم را بیشتر پایین می‌آورد و فرج را بهتر حفظ می‌کند، و کسی که توان ندارد باید روزه بگیرد که این برای او در رام‌کردن شهوت بهتر است».

باید دانست که هرگاه منی زیاد در بدن تولید گردد بخارات آن به مغز بالا می‌روند، پس نگاه‌کردن به سوی زن زیبا، مورد پسند قرار می‌گیرد، و حب زن در قلب جای می‌گیرد، و حصه‌ای از آن به فرج نزول می‌کند، پس مستی پدید آمده نیروی شهوت جماع شدت می‌گیرد، و بیشتر این، در زمان جوانی می‌باشد، و این حجاب بسیار بزرگی از حجاب‌های طبعی است که مردم را از دقت در احسان، باز می‌دارد و به زنا وادارش می‌کند، و او را به فساد اخلاقی می‌کشاند، و در مهلکت‌های بزرگش از قبیل فساد ذات البین می‌اندازد، لذا لازم است که این حجاب‌ها برداشته شوند، پس کسی که توان جماع را داشته باشد و بتواند به زنی ازدواج نماید و نفقه و مخارج او را تامین کند، پس بهترین راه علاج، ازدواج است؛ زیرا چشم را پایین می‌آورد و شرمگاه را حفظ می‌کند، زیرا بدین شکل بیرون‌ریختن منی به کثرت پیش می‌آید، و کسی که توان ازدواج را ندارد باید روزه بگیرد، پس اگر پشت سر هم روزه بگیرد، این در شکستن شدت طبیعت و جلوگیری آن، از زیادروی‌هایش، خاصیت خوبی دارد؛ زیرا در این صورت مادة آن کاسته می‌شود، و هر عادت فاسد که از کثرت اخلاط پدید آمده است تغییر پیدا می‌کند.

نویسنده: امام شاه ولی الله محدث دهلوی

ترجمه: شیخ الحدیث علامه سید محمد یوسف حسین پور

منبع: سنت آنلاين لینک ثابت
بازدید : 42
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

ازدواج سنت پیامبران است
نویسنده : Admin
645645111

رسول خدا صلىٰ الله علیه وسلم تبتل را برحضرت عثمان بن مطعون رضی الله عنه رد نمود، و فرمود: «أَمَا وَاللَّهِ إِنِّى لأَخْشَاکُمْ لِلَّهِ وَأَتْقَاکُمْ لَهُ، لَکِنِّى أَصُومُ وَأُفْطِرُ، وَأُصَلِّى وَأَرْقُدُ وَأَتَزَوَّجُ النِّسَاءَ، فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِى فَلَیْسَ مِنِّى»؛ «آگاه باشید! به خدا قسم که من از شما بیشتر از خدا می‌ترسم و تقوی دارم، اما من روزه می‌گیرم، افطار می‌کنم، نماز می‌خوانم، می‌خوابم، و با زنان ازدواج می‌کنم، پس هرکسی که از سنت من اعراض کند او از من نیست».

رهبانیت باطل، و ازدواج سنت پیامبران است

باید دانست که فرقه مانوی (که خیر را به روز و شر را به شب منسوب می‌کنند) و راهبان نصاری با ترک ازدواج می‌خواهند به خدا نزدیک شوند، این راه باطلی است، زیرا روش انبیاء علیهم الصلاة والسلام که خداوند آن را برای مردم پسند فرموده است، اصلاح طبیعت و دفع کجروی‌های آنست نه این که آن را کلاً  از مقتضایش باز دارند، و ما این را به طور کامل بیان کردیم به آن مراجعه شود.

باز لازم است با زنی ازدواج شود که ازدواجش موافق به حکمت، و اهداف تدبیر منزل را کاملاً در بر داشته باشد، زیرا هم مجلس در میان زن و مرد لازم و نیاز دو طرف به یکدیگر مؤکد می‌باشد، پس اگر زن سرشت بدی داشته باشد، و در اخلاق و عادات خشونت و در زبان بددهنی داشته باشد، زمین با کشادگیش بر مرد تنگ درمی‌آید، و مصلحت، به مفسده تبدیل می‌شود[۱].

و اگر زن صالح باشد منزل کاملاً اصلاح می‌شود، و همه اسباب خیر از هرطرف برای او فراهم می‌شوند، همین است منظور رسول خدا صلىٰ الله علیه وسلم که فرمود: «الدُّنْیَا مَتَاعٌ وَخَیْرُ مَتَاعِ الدُّنْیَا الْمَرْأَةُ الصَّالِحَةُ»؛ «دنیا کالائیست و بهترین کالای دنیا زن صالحه می‌باشد.»

نویسنده: امام شاه ولی الله محدث دهلوی

ترجمه: مولانا سیدمحمدیوسف حسین‌پور

لینک ثابت
بازدید : 49
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

اختلافات والدین و تأثیر آن بر روح و روان فرزندان
نویسنده : Admin
86347534چه مشکلاتی میان زوجین پیش می‌آید؟ والدین هنگام بروز اختلاف در حضور فرزندان، چه کاری باید انجام دهند؟ کودکان با مشاهدة رفتار خشونت‌آمیز والدین، چه واکنشی نشان می‌دهند؟ آیا زندگی خانوادگی (زناشویی) هر چند خوشبخت، می‌تواند از اختلاف خالی باشد؟ به‌نظر شما بهترین راه‌حل اختلافات خانوادگی چیست؟ و…

امنیت، اطمینان و سلامت فضای خانواده از مهمترین عوامل خوشبختی افراد آن است و چنین خانواده‌ای کانونی برای پرورش انسان مؤمن و صالح در جامعه است. سلامت و آرامش خانواده به عوامل متعددی بستگی دارد که بسیاری از والدین نیک و صالح نیز از آن ناآگاهند. در این رابطه اموری وجود دارند که باید با صراحت، صداقت و واقع‌گرایی بررسی شوند؛ از جمله آنها بروز اختلافات میان والدین است.

بیشتر وقت‌ها والدین در حضور کودکان کارهایی را انجام می‌دهند و گمان می‌کنند که آنان هنوز نمی‌فهمند. این تفکر کاملاً اشتباه است؛ زیرا با آن‌که کودک سخن نمی‌گوید، اما بسیاری از سخنان را می‌فهمد و تاثیرش در ذهن کودک ماندگار می‌شود؛ ازاین‌رو هر چند کودک در مقطع سنی‌ پایینی باشد، نباید از وجود اختلافات میان والدین آگاه شود. والدین هر قدر در زندگی زناشویی خوشبخت و موفق باشند؛ اما بروز اختلافات در میان آنان طبیعی است و دلیل آن هم اختلاف اندیشه‌ها و طبیعت‌هاست؛ اما نکته‌‌ای که باید به آن توجه کرد، حل کردن این اختلافات در اسرع وقت‌ است. در صورت نیاز به بررسی عوامل اختلاف، در حد امکان باید آن را در محیطی آرام و به دور از حضور فرزندان انجام داد. خودداری از بحث و مشاجره در حضور فرزندان فواید زیادی دارد که از آن‌جمله می‌‌توان به امور ذیل اشاره کرد:

۱ـ حفظ سلامت و صفای روانی کودک؛

۲ـ حفظ تصویری مثبت از والدین در ذهن کودک و دوام پیوند دوستی میان آنان؛

۳ـ برطرف شدن اختلاف میان والدین در اسرع وقت پس از بازگشت آرامش به آنان و رسیدن به راه‌حلی مطلوب؛ زیرا پرهیز از آگاه شدن فرزندان از بحث و مشاجره سبب می‌شود تا والدین وادار شوند هنگام بحث با آرامش سخن بگویند و مشاجره از نگاه فرزندان پنهان بماند.

والدین باید پیش از تولّد فرزندان، این واقعیت را درک کنند. چنانچه در مواردی از این اصل سرپیچی کرده‌اند، از گذشته پند بگیرند و در ادامه زندگی زناشویی رفتارشان را تغییر دهند و خداترسی را در ادای حقوق خویش، همسر و فرزندان در نظر بگیرند. والدین در حقیقت با سرپیچی از این واقعیت، سلامت اعصاب و جسم فرزندان خویش را به خطر می‌اندازند و فضای زندگی زناشویی را مکدّر می‌کنند.

والدین نباید هنگام روی دادن یک اشتباه، یکدیگر را در حضور فرزندان سرزنش کنند؛ زیرا انسان به‌طور غریزی از مظلوم و ناتوان حمایت می‌کند. فرزندان نیز در چنین مواقعی، جانب کسی را می‌گیرند که او را مظلوم می‌پندارند.

هنگامی‌که فرزندان خشونت و بدرفتاری مثلاً پدر را در  قبال مادر ببینند، از مادر حمایت می‌کنند و برای جبران بدرفتاری پدر، به مادرشان محبّت می‌ورزند و ازآنجایی‌که نمی‌توانند رویاروی پدر بایستند، زندگی در چنین محیطِ رنج‌آوری سبب می‌شود تا از پدر متنفر شوند و این وضعیت به صلاح پدر و خانواده نیست. روانشناسان و مربیان تربیتی معتقدند، در صورت لزوم، والدین یکدیگر را مخفیانه و به دور از محل حضور فرزندان سرزنش کنند. وقتی‌ یکی از زوجین به احساس دیگری احترام می‌گذارد و از سرزنش او در حضور فرزندان خودداری می‌کند، به‌جاست که دیگری از این رفتارش قدردانی کند.

مناسب است زوجین در اوقات عادی، با توافق یکدیگر ضوابطی در میان خود وضع کنند تا هنگام خشم، پا را فراتر از آن ضوابط نگذارند؛ به‌طور مثال بر نکات ذیل توافق کنند:

۱ـ هم‌دیگر را تحمل کنند؛

۲ـ وقتی یکی خشمگین و برافروخته می‌شود، دیگری مقابله به مثل نکند؛

۳ـ خاطی به اشتباهش اعتراف کند و لجاجت نورزد؛

۴ـ تلاش کنند، اختلافات طولانی نشود و بیشتر از یک شبانه‌روز از همدیگر قهر نکنند؛

۵ـ به جز در موارد محدود از تکرار سرزنش در یک موضوع خاص بپرهیزند؛

۶ـ به هیچ کس اجازه ندهند در میانشان دخالت کند؛ اگر چه آن شخص خویشاوند، دوست یا فرزند باشد.

توافق مذکور که بهتر است مکتوب باشد، در کاهش اختلافات خانوادگی تأثیر بسزایی دارد؛ به‌ویژه زمانی‌که زوجین به تداوم زندگی مشترکشان رغبت نشان می‌دهند. در پایان احادیث صحیح و مشهوری را در این باب یادآوری می‌کنیم، پیامبر خدا می‌‌فرماید: «لاتغضب؛ خشمگین مشو.» همچنین می‌‌فرماید: «من کان یؤمن بالله و الیوم الآخر فلیقل خیراً أو لیصمت؛ هر کس به خدا و روز آخرت ایمان دارد، سخن نیکو بگوید یا ساکت شود.»

نویسنده: محمّدلطفی صباغ

ترجمه: عبدالرحمن عیدوزهی

لینک ثابت
بازدید : 55
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

سبقت گرفتن صحابه در محبت پیامبر صلى الله علیه وسلم
نویسنده : Admin
imagesامام طبرانی رحمة الله علیه از حضرت کعب بن عجره رضی الله عنه روایتی را نقل می‌کند که فرمود: روزی با جمعی از صحابه رضوان الله علیهم اجمعین در مسجد النبی در محضر پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم نشسته بودیم، گروهی از مهاجرین، گروهی از انصار و گروهی از بنی هاشم در مجلس حضور داشتند. این بحث درمیان ما پیش آمد که چه کسی آن حضرت صلى الله علیه وسلم را بیشتر از همه دوست دارد و به وی نزدیک‌تر است. ما گفتیم: ما جماعت انصار بر پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم ایمان آورده و در تمام امور از ایشان اتباع نمودیم و در میدان جهاد، پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم را همراهی نموده و در مقابل دشمن ایستادگی کردیم.

بنابراین ما، پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم را از همه بیشتر دوست داریم و به وی نزیک‌تریم.

برادران مهاجر ما گفتند: ما کسانی هستیم که در سفر هجرت، دعوت خدا و رسولش را لبیک گفته و خاندان، اموال و عیال و تمام سرمایه زندگیمان را رها نمودیم و در هر غزوه‌ای که پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم که پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم شرکت می‌کردند، دوشادوش آن حضرت صلى الله علیه وسلم در میدان نبرد حضور داشتیم و از هر گونه حمایتی نسبت به ایشان دریغ نمی‌ورزیدیم، پس ما نزد آن حضرت صلى الله علیه وسلم محبوب‌تر و به ایشان نزدیک‌تر هستیم. برادران بنی‌هاشم ما گفتند: ما از خاندان پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم هستیم که در راه اسلام و خدمت به دین، خدمات شایان و ارزنده‌ای انجام داده و در هر غزوه‌ای که آن حضرت صلى الله علیه وسلم آهنگ سفر می‌کردند، حضور به هم رسانیده و در میدان کارزار هم رکاب ایشان بودند، پس ما به آن حضرت صلى الله علیه وسلم نزدیکتر و محبوب‌تر هستیم. در همین حین پیامبر صلى الله علیه وسلم تشریف آورده و خطاب به ما فرمودند: «شما در رابطه با چه موضوعی با هم بحث می‌کردید؟» موضوع بحثمان را با ایشان در میان گذاشتیم، آن حضرت صلى الله علیه وسلم خطاب به انصار فرمودند: «شما راست گفتید، چه کسی است که قول شما را رد کند؟» ما اقوال مهاجرین را برای پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم بازگو کردیم، ایشان فرمودند: «آنها هم حقیقت را گفته‌اند، چه کسی است که قول آن‌ها را رد نماید.» سپس آن حضرت صلى الله علیه وسلم فرمودند: «آیا من در میان شما فیصله نکنم؟» عرض کردیم: یا رسول الله! پدران و مادرانمان قربان شما شوند… چرا؛ فیصله نمایید. آن حضرت صلى الله علیه وسلم فرمودند: «ای جماعت انصار! من برادر شما هستم.» انصار از فرط خوشحالی نعره‌ی «الله اکبر» سردادند. و خطاب به جماعت مهاجرین اعلام داشتند: «ای جماعت مهاجرین! من از شما هستم.» آن‌ها هم که از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدند، نعره‌ی الله اکبر سردادند. و خطاب به بنی هاشم بیان داشتند: «ای جماعت بنی هاشم! شما از من و همراه من هستید.»

راوی می‌گوید: ما در حالی از آن مجلس بلند شدیم که همه شادمان بودیم و به یمن حضور آن حضرت صلى الله علیه وسلم افتخار می‌نمودیم.

جلوه‌هایی از محبت صحابه کرام رضوان الله علیهم اجمعین

انس بن مالک رضی الله عنه می‌فرماید: روزی که رسول الله صلى الله علیه وسلم وارد شهر مدینه شدند، همه چیز درخشنده و تابناک به نظر می‌رسید و روزی که آن حضرت صلى الله علیه وسلم وفات یافتند، تاریکی و ظلمت همه جا را فرا گرفت.

امام بخاری رحمه الله از حضرت انس رضی الله عنه روایت می‌کند: شخصی از رسول الله صلى الله علیه وسلم در مورد زمان وقوع قیامت سؤال کرد. آن حضرت صلى الله علیه وسلم فرمودند: «برای قیامت چه توشه‌ای آماده کرده‌ای؟» او عرض کرد: هیچ توشه‌ای ندارم مگر اینکه با الله و رسولش محبّت می‌کنم. آن حضرت صلى الله علیه وسلم فرمودند: «آنچه که با آن محبت داشته باشی، همراهی‌اش نصیبت می‌گردد.» طبق قول رسول الله صلى الله علیه وسلم که فرمودند: «المَرْءُ مَعَ مَنْ أَحَبَّ»، حضرت انس رضی الله عنه می‌گوید: ما (صحابه) را هیچ چیز تا این اندازه خوشحال نمی‌کرد مگر همین قول پیامبر که فرمودند: «أَنْتَ مَعَ مَنْ أَحْبَبْتَ»؛ کسی که با او محبّت داشته باشی، رفاقتش نصیبت می‌گردد.

حضرت انس این حدیث را بیان کرده و فرمودند: پس من با نبی کریم صلى الله علیه وسلم و هم چنین ابوبکر و عمر محبت می‌کنم و امیدوارم که به سبب این محبت مرا شرف رفاقت آن‌ها نصیب گردد؛ اگر چه من اعمالی مثل اعمال آن‌ها  ندارم.

اصحاب بزرگوار نیز این چنین محبت قلبی نسبت به آن حضرت می‌داشتند. قول حضرت  علی کرَّم الله وجه بر همین موضوع صدق می‌کند که فرمودند: ما پیامبر صلى الله علیه وسلم را از جان و مال و اولاد خویش بیشتر دوست می‌داشتیم و از شخصی که زمان عطش شدید، آب خنک و گوارا را چه اندازه دوست دارد، پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم را بیش‌تر دوست داریم. قول حضرت علی رضی الله عنه که می‌فرماید: «أحَبَّ إِلَیْنَا»، مراد صحابه کرام رضی الله عنهم اجمعین هستند؛ چون وقتی یکی از صحابه صیغه‌ی جمع را استفاده نماید، مراد مقام صحابه کرام رضی الله عنهم اجمعین می‌باشند.

نوشته‌ی: دکتر نورالدین عتر

ترجمه: یحیىٰ حسین‌بر

منبع:سنت آنلاين

لینک ثابت
بازدید : 39
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

علمای شیعه و سنی نباید به اختلافات مذهبی دامن بزنند
نویسنده : Admin
مولانا عبدالحمید؛ امام جمعه اهل سنت زاهدان و رئیس شورای هماهنگی مدارس علوم دینی اهل سنت سیستان و بلوچستان، روز جمعه 3 آبان 1392 در مصاحبه با سایت خبری – تحلیلی "زاهدان فردا" به اظهارات اخیر آیت الله مکارم شیرازی درباره اهل سنت پاسخ داد.

 مولانا عبدالحمید در این گفتگو اظهارات آیت الله مکارم شیرازی درباره افزایش جمعیت اهل سنت در کشور را مایه شگفتی و تعجب بسیار دانست و گفت: این اظهارات آن هم از زبان یک مرجع بزرگ برادران شیعه که در جهان شهرت دارد، بسیار عجیب است و عجیب تر آنکه وی مدعی شده است که اهل سنت زمین‏های شیعیان را در اطراف شهرهای بزرگ می خرند.
امام جمعه اهل سنت زاهدان افزود: به فرض صحت اظهارات وی، چه اشکالی دارد اهل سنت که ایرانی و مردم این سرزمین هستند و برای این کشور جنگیده و کشته داده و در تمام صحنه های سیاسی و انتخابات کشور حضور پرشور داشته و دارند و علیرغم همه محرومیت‏ها و تبعیض‏ها، وحدت و امنیت را در طول تاریخ انقلاب حفظ کرده اند، در دیگر شهرهای کشور زمین و ملک خریداری کنند؟ آنان از خارج کشور نیامده اند و ایران سرزمین همه ایرانیان است. آیا مهاجرت اهل سنت به دیگر شهرهای کشور، مشکلی برای شیعه ایجاد کرده است؟ همانگونه که مهاجرت برادران شیعه به مناطق سنی نشین اشکالی نداشته است، مهاجرت اهل سنت نیز مشکلی را برای برادران شیعه ایجاد نکرده است. در بسیاری از مناطق سنی نشین که در گذشته برادران شیعه در اقلیت بوده اند، اکنون دارای جمعیت قابل توجهی هستند و ترکیب جمعیتی را در شهرهایی مانند زاهدان، بندرعباس و چابهار تغییر داده اند؛ اما این امر هرگز مایه نگرانی اهل سنت نبوده و از آن شکایت نکرده اند، زیرا ما برادران شیعه را هموطن و برادر خود می دانیم و در کنار آنان با دوستی و مسالمت زندگی می کنیم.
مولانا عبدالحمید در ادامه اظهار داشت: اگر یکی از علمای اهل سنت از افزایش جمعیت اهل تشیع و تغییر ترکیب جمعیتی به نفع آنان اظهار نگرانی کند، آیا از چنین اظهاراتی بوی تفرقه و تعصب نمی آید و آن عالم سنی زیر سؤال نمی رود؟
مدیر حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان افزود: متاسفانه در بیشتر موارد گزارش‏هایی که به آقای مکارم شیرازی و دیگر مراجع محترم داده می شود، گزارش‏های کذب و دروغی هستند.
امام جمعه اهل سنت زاهدان به دیدار چند سال پیش خود و جمعی از علمای اهل سنت با آیت الله مکارم شیرازی اشاره کرد و افزود: در دیداری که چند سال پیش با ایشان داشتیم، به ما گفتند که گزارش‏هایی دریافت کرده اند که اهل سنت در زاهدان منازل و مغازه های شیعیان را خریداری می کنند و شرایطی را برای شیعیان بوجود آورده اند که برای فلسطینیان در سرزمین‏های اشغالی بوجود آمده است. در آن دیدار ما به شدت این گزارش‏ها را تکذیب کردیم و به ایشان پیشنهاد دادیم که هیأتی را برای تحقیق و بررسی این موضوع به منطقه بفرستند و از خود برادران شیعه در این باره سؤال کنند. متأسفانه ایشان همان نوع اظهارات بی اساس منطبق بر گزارش‏های مغرضانه را که مایه نگرانی اهل سنت شده است، بار دیگر تکرار کرده اند.
 مولانا عبدالحمید در ادامه گفت: ما دلایلی داریم که افراد افراطی و تندرو که قصد ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی را دارند، گزارش‏های کذب و تحریک کننده ای را به مراجع شیعه و مسئولین امر می دهند تا از این طریق بتوانند اهل سنت را به حاشیه رانده و پست‏ها و موقعیت‏ها را از آنِ خود کنند. این افراد نه دلسوز نظام هستند و نه دلسوز شیعه، بلکه افرادی هستند که از این راه نان می خورند.
امام جمعه اهل سنت زاهدان اظهار داشت: آیا در این شرایط که متاسفانه جنگ‏های عراق و سوریه جنبه مذهبی پیدا کرده اند و استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل در بخش بزرگی از جهان اسلام تلاش می کنند که به درگیری‏های فرقه ای دامن بزنند، بیان اینگونه اظهارات مأیوس کننده و تحریک برانگیز، مناسب است؟
آیا کسانی که در اطراف این مراجع و علمای بزرگوار قرار دارند، نباید گزارش‏های دروغ را مورد تحقیق و بررسی قرار دهند و واقعیت موضوع را به اطلاع این مراجع محترم که اکثر آنها معمر و دارای معذوریت‏هایی هستند، برسانند؟
مولانا عبدالحمید افزود: آیا آقایان به شأن نزول آیه حکیمانه "إن جاءكم فاسق بنبأ فتبينوا أن تصيبوا قوما بجهالة فتصبحوا على ما فعلتم نادمين" در سوره حجرات آگاه نیستند که خداوند به روشنی درباره گزارش‏های دروغ افراد مغرض و فاسق می فرماید که اگر فاسقی برایتان خبری آورد نیک بررسی کنید که مبادا با نادانی به گروهی آسیب برسانید سپس پشیمان شوید؟
آیا مراجع عظام می دانند که دشمنان قسم خورده اسلام می خواهند طرح جنگ شیعه و سنی را در ایران هم به راه بیاندازند و قدرت و اتحاد مردم ایران را در هم بشکنند و از بین ببرند؟
رییس شورای هماهنگی مدارس علوم دینی اهل سنت سیستان و بلوچستان در ادامه گفت: مناسب است که حضرات علما و بعضی از مسئولین منظورشان را از کلمه "وهابیت" به روشنی بیان کنند که آیا منظور آنان از این اصطلاح، اهل سنت است یا گروهی خاص؟ اگر منظورشان اهل سنت نیست، چرا به اهل سنت انگ وهابیت زده می شود و می خواهند با این واژه اهل سنت را بکوبند؟ متأسفانه در حال حاضر، اصطلاح "وهابیت" حربه ای برای کوبیدن اهل سنت شده است. و اگر منظور از اصطلاح "وهابیت" گروهی خاص است، چنین گروهی در کشور وجود ندارد.
مولانا عبدالحمید گفت: مراجع عظام باید بدانند که ملت ایران، ملتی هوشمند و بیدار است و فریب هیچ گروهی را که بخواهد میان شیعه و سنی تفرقه ایجاد کند، نمی خورند. تجربه نشان داده که متأسفانه هرگاه برخی از علمای شیعه و سنی یا مسئولین در زمینه ای با بن بست مواجه می شوند، تلاش می کنند به اختلافات مذهبی دامن بزنند و شعار مذهب را عَلَم کنند.
امام جمعه اهل سنت زاهدان اظهار داشت: ما خیرخواهانه به همه علمای شیعه و سنی اعلام می کنیم که در شرایط کنونی، اصل اسلام مورد دشمنی شرق و غرب قرار گرفته و در خطر است و نه شیعه یا سنی. و اگر اصل اسلام از بین برود نه شیعه می ماند و نه اهل سنت. پس بهتر است که ما اصل اسلام را حفظ کنیم و آزادی مذهبی را برای کلیه فرق تأمین کنیم و بر طبل اختلافات شیعه و سنی نکوبیم.
رئیس شورای هماهنگی مدارس علوم دینی اهل سنت در پایان این گفتگو اظهار داشت: در طول تاریخ، علمای صالح و بیدار چنان برای مردم پدری کرده اند و بین شیعه و سنی و افکار گوناگون فرق نگذاشته اند که همه مردم آنها را پناهگاه و مرجع خود قرار داده اند. ائمه اهل بیت چنان بین مردم بوده اند که اهل سنت آنها را بزرگان خود و سنی دانسته اند؛ و برادران شیعه آن بزرگان را امام خود دانسته اند. بهتر است که ما شیوه همان ائمه را اختیار کنیم و هر جا شیعه یا سنی یا هر انسان دیگری مظلوم قرار می گیرد از او به عنوان انسان مظلوم حمایت کنیم و هر جا کسی ظلم می کند به عنوان انسان ظالم علیه او فریاد بکشیم.

 منبع: زاهدان فردا

لینک ثابت
بازدید : 46
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

صفحات وبلاگ
تعداد صفحات : 26

قالب وبلاگ