نماینده سقز و بانه: خواستار رفع تبعیض‌ها و کاستن محرومیت‌ها در دولت یازدهم هستیم
نویسنده : Admin
محسن بیگلری" نماینده مردم سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی طی نطقی در جلسه علنی مجلس از دولت یازدهم (دولت تدبیر و امید)‌ خواست تا در جهت "رفع تبعیض‏ها" و "کاستن محرومیت‏ها" گام بردارد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سنی آنلاین به نقل از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) نماینده مردم سقز و بانه اظهار داشت: مردم کردستان با رای 80 درصدی به دولت تدبیر و امید، همچنان منتظر تدبیری از جانب دولت هستند تا امید در دلشان زنده باشد.
محسن بیگلری طی نطق میان‌دستور در جلسه علنی دیروز (چهارشنبه 29 آبان) مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: تا امروز استاندارانی که در کشور منصوب شدند تقریبا همگی بومی بوده‌اند اما طبق آخرین اخبار واصله کردستان باز هم باید یک استاندار غیربومی را تجربه نماید و امیدوارم رییس جمهور برای مردم کردستان پاسخی داشته باشد و بتواند شعار اعتدال را اجرایی کند.
وی خطاب به رییس‌ جمهور افزود: مردم کردستان تا پایان دوره چهار ساله همراه دولت هستند و به رای خود و رییس جمهور منتخبشان احترام می‌گذارند اما از شما انتظار می‌رود از نخبگان کردستانی در مدیریت‌ها استفاده کنید، چراکه مردم کردستان با استناد به شعارها و بیانیه اقوام رییس دولت تدبیر و امید این انتظار را از دولت داشته‌اند که در پست وزارت سهم داشته باشند، اما امروز از روی ناچاری به پست‌های پایین‌تر هم قانع هستند.
بیگلری در بخش دیگری از سخنان خود خطاب به رییس جمهور گفت: ما انتظار داشتیم در صد روز ابتدایی دولت وضعیت اشتغال، معادن، راه‌ها، پروژه‌های نیمه ‌تمام و سایر مشکلات کردستان را پیگیری کنیم، اما علی‌رغم پیگیری‌های فراوان نمایندگان کردستان تا به امروز اقدام چشمگیری مشاهده نشده است و مردم کردستانی که به کلمه اعتدال شما احترام قائلند، معنی آن را در رفع تبعیض‌ها و کاستن محرومیت‌ها جست‌وجو می‌کنند و دولتمردان باید شعارهای شما را سرلوحه کار خود قرار دهند.
وی مدعی شد: متاسفانه به دلیل تبعیض‌ها و محرومیت‌ها، مردم سقز و بانه از ناچاری به پدیده شوم قاچاق روی می‌آورند و متاسفانه در دو ماه گذشته نیروی انتظامی و هنگ مرزی با تیراندازی شش نفر از هموطنان محروم و بانه‌ ای کشور را کشته است و جالب این است که اکثر اینها همراه خانواده‌شان بوده‌اند و مقابل چشمان زن و بچه‌شان کشته شده‌اند و جالب‌تر اینکه در هیچ کدام یک از این ماشین‌ها یک گرم بار قاچاق وجود نداشته است و از وزیر کشور به واسطه این موضوعات سوال دارم و آن را در مجلس پیگیری می‌کنم.
نماینده مردم سقز و بانه خطاب به وزیر صنعت، معدن و تجارت و معاون نظارت راهبردی رییس جمهور گفت: جهت جلوگیری از به وجود آمدن مشکلات دیگری برای مردم منطقه هرچه سریع‌تر شرایط را برای ایجاد منطقه اقتصادی ویژه بانه و همچنین رسمی شدن بازارچه مرزی این منطقه اقدام کنید و برای جلوگیری از روی آوردن مردم از ناچاری و بیکاری و برخی از فعالیت‌های غیرقانونی معادن آهن سقز و اجرایی شدن معادن سقز را با شرط به کارگیری نیروهای بومی دنبال نماییم.

منبع:سني آنلاين

لینک ثابت
بازدید : 48
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

پاسخ کاک حسن امینی به اهانت‌های محسن رضایی به حضرت عمر-رضی الله عنه-
نویسنده : Admin
کاک حسن امینی، حاکم شرع مردمی کردستان، ضمن انتقاد شدید از توهین دکتر محسن رضایی به امیرالمؤمنین حضرت عمر فاروق- رضی الله عنه- طی مطلبی این اهانت را به شیوه ای عالمانه و منطقی پاسخ داد.


متن کامل این مطلب به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم

در برخی از سایت‌های فارسی زبان اعلان شد: که آقای محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در صفحه فیسبوک خود نوشت: (به طور کلی، جان کری در مسائل سیاسی و نوع صحبت کردن، بنده را به یاد عمر بن خطاب می‌اندازد که چون شمشیر داشت، می‌خواست دائماً از آن استفاده کند، دائماً به پیامبر می‌گفت: «اجازه بدهید گردنش را بزنم»، همیشه از جانب تهدید و حمله صحبت می‌کرد). هنگامی که در فضای مجازی با انتقادات فراوان روبرو شد، آمد با عذر بدتر از گناه! به توجیهاتی متوسّل شد که دست کمی از مطلب قبلی نداشت ولی این بماند برای زمان مناسب و امّا آقای رضایی! اگر حضرت عمر در حیات پیامبر - بقول شما- می‌گفت: «اجازه بدهید گردنش را بزنم» و پیامبر به ایشان اجازه نمی‌داد، ایشان بعداً ده سال رهبر بلامنازع کشور گسترده‌ی اسلامی بود، کشوری شامل تمام مناطق عرب نشین، به اضافه‌ی سرزمین‌های روم و فارس و ترک و کرد، که اکنون به ده‌ها کشور تقسیم شده است که یکی از آنها کشور کنونی ماست، و آن زمان هیچ سازمان بین‌المللی و حقوق بشری وجود نداشت که حضرت عمر نگران شود و به هراس افتد که او و حکومتش را محاکمه و تحریم و توبیخ کنند، با این وجود، شما با انصاف و قضاوت خودت بفرمایید: در مدّت آن ده سال، در آن کشور پهناور با جمعیّتی در حدود نیمی از ساکنان کره زمین آن زمان، چند نفر را از مردم کشورش زندان، اعدام، ترور و تبعید کرد؟، آیا یک نفر زندانی سیاسی یا عقیدتی در آن حکومت وجود داشت؟ آیا با داشتن کمترین وجدان و انصاف، می‌توان حکومت حضرت عمر را از جنبه‌های عدالت، رفاه متناسب با زمان، مساوات در میان مسؤولان و کارگزاران حکومت و در رأس همه، شخص ایشان و افراد جامعه‌اش را با هیچ حکومتی در دنیای امروز قابل مقایسه دانست؟ او که قدرت و ثروت‌های دو ابرقدرت ایران و روم را تصاحب شده است به شهادت حتی تاریخ‌نویسان شما پیراهنی به تن دارد که آنقدر به آن پینه بسته است که از اصل پارچه‌ی پیراهن به اندازه‌ی پینه‌ها باقی مانده است. آن پیشوای بلامنازع زمان، اگر در روز فراغتی پیدا می‌کند، به جای استراحت، در باغ بیت‌المال مسلمین به آبیاری مشغول می‌شود. بر سر منبر اوج قدرت و اُبهت صحبت از افزایش یافتن مهریه خانم‌ها می‌کند و می‌گوید: اگر از این به بعد از فلان مقدار بیشتر، مهریه تعیین شود مقدار اضافه را باز پس می‌گیرد و به مرد باز می‌گرداند، که بلافاصله یک زن در آخر مسجد بلند می‌شود، سخنرانیش را قطع می‌کند و با خواندن آیه‌ای از قرآن به خلیفه و رهبر مسلمین اعتراض می‌نماید، و عمر با تمام تواضع و فروتنی اعتراض او را می‌پذیرد و حرف خود را پس می‌گیرد و با عبارت: أَصَابَت اِمرَأَة وَ أَخطَأَ عُمَر، -زنی به حقّ اصابت کرد، در حالیکه عمر در این زمینه به خطا رفت- بر سر منبر و علی رئوس الأشهاد این واقعیّت را اعلان می‌نماید.
راستی آقای رضایی! اگر در مملکت من و شما، نه یک فرد عادی بلکه یک شخصیّت سیاسی یا اجتماعی و یا یک عالم و پیشوای دینی، در مقابل رهبر، رئیس جمهور، رییس قوه قضاییه و امثالهم چنین موضعی بگیرد، سرنوشتش به کجا خواهد کشید؟ با این اوصاف حقیقتاً هر کس را نه تنها از غیرمسلمانها بلکه از رهبران دینی و مراجع مذهبی اسلامی با حضرت عمر بن خطاب مقایسه کنیم از قدر خود کاسته و به ما خواهند خندید.
از این بگذریم، آقای رضائی! مگر شما تشخیص! نمی‌دهید که – به قول شما- خلیفه‌ی دوم مسلمانان در نظر و باور همه‌ی اهل سنّت دنیا از جمله ایران، سوّمین شخصیّت مقدّس اسلام است، و او را از مال و جان و همه چیز و همه کس بیشتر دوست دارند!؟ با این حال شما چطور او را با وزیر امور خارجه‌ی یک کشور  غیرمسلمان مقایسه می‌کنید؟! آن هم در مقام نکوهش و تحقیر!! راستی به تشخیص! شما این توهین نیست؟! اگر ما هم بیائیم نه نسبت به بزرگان و امامان اهل تشیع – که همه‌ی آنانی که وجود داشته‌اند بزرگان و سروران اهل سنّت هستند- بلکه نسبت به مراجع تقلید و رهبران سیاسی و مذهبی معاصر، این مقایسه و- به قول شما- نقد را انجام دهیم، کسی متعرض ما نخواهد شد؟ خوب، بعداً به حساب شما چنین خواهیم کرد.
راستی چگونه و در کدام مجمع! به تشخیص این مصلحت! رسیدی که بدون هیچگونه مقتضی و دلیل به مقدّسات بیش از 25% از هم‌وطنانت یعنی اهل سنّت ایران و یک میلیارد و نیم مسلمان در جهان اینگونه! بتازید و توهین کنید؟! وای به حال ملّتی که جنابعالی دبیر مجمع تشخیص مصلحت آن باشید، منطقاً باید بدانید: با این تشخیص مصلحت! فرد فرد این جمعیّت در ایران، و همه‌ی اهل سنّت جهان را جریحه‌دار فرموده‌اید! براستی درست و زیبا گفته است شیخ عمری، شیرازی، سعدی بزرگ:        
                                               تا مرد سخن نگفته باشد            عیب وهنرش نهفته باشد.
بی‌تردید اگر این رخداد در کشوری مردم‌مدار، آزاداندیش و مصلحت شناس به وقوع می‌پیوست، جنابعالی از سمت خود کنار رفته یا کنار گذاشته می‌شدید. چنین اقدامی شجاعانه و حکیمانه، برای حادثه‌های خیلی کوچکتر و محدودتر از این، و نسبت به اشخاصی با رتبه‌ی خیلی بالاتر از شما بارها در دیگر کشورها دیده شده است. امّا در کشور ما افسوس!
آقای رضایی! بارزترین چیزی که می‌توان علّت این موضعگیری جنابعالی به حساب آورد: انتقام گرفتن از اهل سنّت ایران به خاطر رأی ندادن آنان در انتخابات ریاست جمهوری به شما بود. امّا باید توجه داشت که شاید باز هم چنین انتخاباتی پیش رو باشد!


                                                                                حسن امینی
                                                                         حاکم شرع مردمی کردستان


                                              منبع:سني آنلاين

لینک ثابت
بازدید : 58
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

درخواست کمک از قدرت‏های بزرگ برای ایجاد امنیت، نشانه ضعف فکری سران کشورهای اسلامی است
نویسنده : Admin
مولانا عبدالحمید در بخشی از خطبه های نماز جمعه اهل سنت زاهدان با اشاره به درخواست نوری مالکی از آمریکا برای ایجاد امنیت در عراق، گفتند: متاسفانه مشکلات کنونی عراق به اوج خودش رسیده است و مسلمانان این کشور، که هم از لحاظ وطنی و هم از لحاظ اسلامی با یکدیگر برادر هستند، کشته می شوند. متاسفانه در این کشور اخوت و برادری مدنظر قرار نمی گیرد. بنده در یکی از رسانه ها مطلبی دیدم که آقای نوری مالکی، نخست وزیر عراق برای ایجاد امنیت در این کشور از آمریکا کمک خواسته است. دیدن این مطلب بسیار من را تکان داد. این نتیجه ضعف فکری است که بعضی سران کشورهای اسلامی برای ایجاد امنیت در کشورهای خود از آمریکا و روسیه و اروپا کمک بخواهند.

ریاست شورای هماهنگی مدارس دینی اهل سنت استان در ادامه افزودند: واقعا جای افسوس است که مسلمانان و سران کشورهای اسلامی نمی توانند مسایل خود را با گفتمان و دوراندیشی حل و فصل کنند. به راستی اگر آمریکا می خواست مشکلات عراق را حل کند، قبل از اینکه از این کشور خارج شود باید مردم را در کنار یکدیگر قرار می داد و مشکلات را حل می کرد. در حالی که منشأ تمام مشکلات عراق اشغال عراق توسط آمریکاست، و آمریکا به صورت بسیار هوشیارانه بین مردم عراق اختلاف می اندازد تا یکدیگر را بکشند. آرزوی ما این بود که ملت عراق بعد از صدام در کنار یکدیگر قرار گرفته و با هم متحد شوند و کشورشان را آباد کنند.
مولانا عبدالحمید همچنین خاطرنشان کردند: امروزه همین وضعیت در مصر جریان دارد و یک هیئت بلندپایه روسی در مصر نشسته و با ارتش مصر قرارداد فروش سلاح امضا می کند. فروش سلاح به ارتش مصر در مقابل اسرائیل نیست، بلکه می خواهند با این تسلیحات مردم مصر را سرکوب کنند. به مردم سوریه و عراق نیز سلاح می دهند تا مردم این کشورها یکدیگر را بکشند. مردم مصر نباید وابسته به اجانب باشند. تمام تلاش قدرت‏ها و زورگویان دنیا در طول تاریخ این بوده است که کسانی را بر کشورهای اسلامی مسلط کنند که وابسته و اجیر اجانب بوده و خود را به آنها بفروشند، آنها نگذاشتند که یک انسان آزاده و اندیشمندی که به الله و رسول و به اسلام و مسلمین و به ملت و وطن خویش وابسته باشد بر سر کار بیاید تا از طریق تدبیر و اندیشه صحیح ملت را در کنار یکدیگر قرار داده و به آنها خدمت کند.
مدیر دارالعلوم زاهدان در ادامه خطاب به مسئولین کشور پاکستان نیز گفت: رهبران و سیاستمداران پاکستان باید اختلافات خود و مردم را از راه گفتمان و مذاکره و گذشت حل کنند. حرف مخالفان خود را بشنوند و مشکلات را برطرف نمایند.
عضو اتحادیه جهانی علمای مسلمان ضمن اظهار تأسف از اوضاع مسلمانان در کشورهای اسلامی خاطرنشان کردند: آنچه مایه حسرت و افسوس است این است که مسلمانان در کشورهای اسلامی، اعم از مصر و سوریه عراق و بحرین و سایر بلاد اسلامی، از لحاظ عقلی و فکری ناتوان اند و نمی توانند ملت خود را قانع کنند و با یکدیگر بر سر میز مذاکره بنشینند و قدرت را به صورت عادلانه بین خود تقسیم کنند. آنان باید به جای اینکه دست به کشتن یکدیگر بزنند، در مسیر آبادانی کشورشان گام بردارند.
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان تاکید کردند: دشمن به هیچ وجه دنبال اصلاح اوضاع مسلمانان نیست، بلکه آنها منافع خود را در اختلاف مسلمانان می دانند. دشمنان اسلام می خواهند ملت‏های مسلمان در مصر و سوریه و عراق و... را به جان یکدیگر بیندازند تا امنیت اسرائیل را تأمین کنند. آنها می خواهند سلاح خود را به فروش برسانند.
مولانا عبدالحمید مردم و رهبران کشورهای اسلامی را مورد خطاب قرار داده و گفتند: بنده از این تریبون کوچک به همه کسانی که اختلاف دارند خطاب می کنم که به جای اینکه یکدیگر را بکشید،‌ از خودگذشتگی نشان دهید. کسانی که زمام امور را در دست گرفته اند به جای اینکه برای رفع مشکلات خود از اروپا و آمریکا کمک بخواهند، متفکران، اندیشمندان، علما، سیاستمداران و نخبگان جامعه اسلامی را دعوت کنید و با یکدیگر مذاکره نموده و مشکلات خود را حل کنید. به جای اینکه به یکدیگر تهمت زده و یکدیگر را تکفیر نموده و به مساجد و اماکن عمومی حمله کنید، کنار یکدیگر بنشینید و مشکلات خودتان را با دوراندیشی و سعه صدر حل کنید. تمام مشکلات و بحرانهای موجود در کشورهای اسلامی نتیجه تنگ نظری و کوتاه فکری و عدم دوراندیشی است. ما امیدواریم آنهایی که قدرت و توانایی داشته و حرف آنها در جاهای دیگر خریدار دارد، برای رفع این مشکلات قدم بردارند. راه حل مشکلات امروزی و رسیدن به وحدت، هم اندیشی نخبگان و اندیشمندان کشورها، دیدگاهها و تفکرات مختلف و برداشتن گام‏های عملی در زمینه وحدت امت اسلامی است. الله تعالی کشورهای اسلامی را از قتل و کشتار و خون‏ریزی و بلا و مصیبت نجات دهد.
مدیر حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان در پایان بر لزوم وحدت تاکید کردند و افزودند: وحدت و انسجام بسیار مهم و حیاتی است. در هر جامعه ای که اختلاف باشد حیثیت و آبروی آن جامعه از بین رفته، اقتصاد تباه می شود و باعث بدنامی تاریخ آن ملت می گردد. لذا باید با سعه صدر، دلسوزی و دوراندیشی مشکلات را حل نمود.

[لازم به ذکراست، مولانا عبدالحمید معتقداند که جنگ‏ها و درگیری‏های موجود در برخی کشورهای اسلامی ریشه مذهبی ندارند، زیرا این مذاهب از قدیم الایام در این کشورها وجود داشته اند، اگر چه برخی از این درگیری‏ها و بحران‏ها بعدها رنگ و بوی مذهبی به خود می گیرند، اما انحصارطلبی برخی گروه‏ها و عدم مشارکت احزاب و تفکرات مختلف ملت در ساختار حکومت منشأ تمام این بحران‏ها و جنگ‏هاست و تنها راه حل این بحران‏ها تشکیل حکومت فراگیر و انتخابات دموکراتیک و آزاد است.]

منبع:سني انلاين

لینک ثابت
بازدید : 37
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

انتقاد از تحقیر اهل سنت در ایران
نویسنده : Admin
سایت «تریبون مستضعفین» با انتقاد از «توهین»٬ «تحقیر» و «بی‌اعتمادی» جمهوری اسلامی به «اهل سنت» در ایران نوشته باید فضایی فراهم شود که «هیچ سنی ایرانی حس نکند غریبه یا متفاوت است.»

این سایت روز شنبه (۲۵ آبان) به عملکرد صدا و سیما٬ مداحان و روحانیون در ارائه چهر‌ه‌ای غیرواقعی از «اهل سنت» اعتراض کرده و نوشته «باید تمهیداتی برای بازگرداندن نگرش صحیح به اهل سنت ایجاد گردد.»
در این یادداشت از اینکه در برخی برنامه‌های صدا و سیما با عقاید «اهل سنت» با رویکردی «انتقادی» برخورد می‌شود٬ اعتراض شده و آمده است: «آیا صلاح است که اهل سنت را با وجود نیاز طبیعیشان به رسانه و برنامه‌های متنوع به خارج از کشور سوق دهیم؟»
این یادداشت همچنین اضافه کرده که «وقتی ناآگاهان و برخی مداحان، به عقاید اهل سنت توهین می‌کنند یا عمداً سعی می‌کنند اهل سنت را وهابی نشان دهند و در جامعه شیعی از ایشان هراس می‌افکنند٬ چطور انتظار داریم که یک زندگی عادی و بدون دغدغه و هراس شکل بگیرد.»
در این یادداشت نوشته شده که «وقتی اعتماد به برادران اهل سنت خصوصا در مسائل امنیتی یک فرآیند سخت تصور می‌شود٬ چطور انتظار داریم که با سرباز و نظارت و کنترل بتوانیم یک امنیت پایدار ایجاد کنیم؟»
«تریبون مستضعفین» در پایان یادداشت خود این پرسش را مطرح کرده که «آیا اگر دیوارهای بی‌اعتمادی را کوتاه می‌کردیم اینک خود اهل سنت ایران محافظان مساجد و حسینیه‌ها در مقابل افراطیون نبودند و رسواگر شعارهای ادعایی ایشان نمی‌شدند؟»

«اهل سنت» در ایران سال‌هاست با محدودیت‌ها و فشار‌های سیاسی و امنیتی در بسیاری از استان‌ها مواجه هستند٬ اما مقام‌های جمهوری اسلامی همواره این محدودیت‌های اعمال شده را انکار کرده‌اند.
منبع:سني آنلاين

لینک ثابت
بازدید : 41
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

جلوه هایی از بلاغت در احادیث نبوی
نویسنده : Admin
جوامع الکلم" احادیث گهربار رسول خدا- صلی الله علیه وسلم- است که با کمترین الفاظ بیشترین معانی را تداعی می کنند. ایجاز و اجمال که از مفاخر آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- است در زیباترین نوع خود تجلی می شود که به وسیله آن از تمام انبیاء و انسان‏ها متمایز می گردند.

آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- در این خصوص می فرمایند: «أُعطيت خمسًا لم يعطهن أحد قبلي: كان كل نبي يبعث في قومه، وبُعثت إلى كل أحمر وأسود، وأحلت لي الغنائم، وجعلت لي الأرض طيبة وطهورًا، ونُصرت بالرعب بين يدي مسيرة شهر، وأوتيت جوامع الكلم.» [صحیح بخاری، ش:328]
(پنج چیز به من عطا شده که به هیچ کسی قبل از من داده نشده است: 1- پیامبران قبل از من فقط برای قوم خودشان مبعوث می شدند، ولی رسالت من هر قشر و نژادی را شامل می شود. 2- غنیمت‏های جنگی برای من حلال گردانیده شده. 3- زمین برای من پاک و پاک کننده قرار گرفت. 4- با رعبی که از مسافت یک ماه در دل دشمنانم از هیبتم می افتد، نصرت شدم. 5- جوامع الکلم (کلمات جامع) بر من عطا شده است.)
 علمای علم بلاغت و بیان با عنایت و توجه خاص در باب جوامع الکلم اظهار نظر کرده اند. چنان که امیر سخن ابوعثمان عمروبن بحر جاحظ در توصیف و تعریف "جوامع الکلم" می گوید:«وهو الكلام الذي قلَّ عدد حروفه وكثر عدد معانيه، وجَلَّ عن الصَّنعة، ونُزِّه عن التكلف، وكان كما قال الله تبارك وتعالى: قل يا محمد: {وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ} [ص: 86].»
(و آن کلامی است که حرف‏های آن کم و معنای بسیار دارد و فرسنگ‏ها از تصنع، ظاهرسازی و تکلّف به دور است. و آن‏گونه است که خداوند متعال خطاب به پیامبر می فرماید: [بگو ای محمد که] من از تکلّف کنندگان نیستم.)
 یونس بن حبیب نیز می گوید: «ما جاءنا عن أحد من روائع الكلام ما جاءنا عن رسول الله صلى الله عليه وسلم.»
(از هیچ کس سخنانی زیباتر و پربارتر از گفتار رسول خدا- صلی الله علیه وسلم- به ما نرسیده است.)
در ادامه نمونه هایی از سخنان زیبا و احادیث کامل و جامع آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- همراه ارشاداتی که بیانگر فصاحت، بلاغت و نکته های نهفته در آنها را واضح و آشکار می سازد، به عنوان نمونه ذکر می کنیم.

 «أرفق بالقواریر» [مسند احمد، ش:13438] (با شیشه دارو به نرمی رفتار کن)
آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- این سخن را خطاب به شخصی به نام "انجشه" فرمودند که ساربان کاروان زنان بود.
 در این حدیث، در اصطلاح علم بلاغت «استعاره تصریحی» به کار رفته است؛ چنان که آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- در این حدیث زنان را به جهت ظرافت، نرمی طبیعت و احتمال شکنندگی به شیشه دارو تشبیه کرده است. در این بین «مشبَّه» که زنان هستند حذف و «مشبَّه بِه» که شیشه دارو است را تصریح نموده اند.
اما مراد از این تشبیه این است که "انجشه" شتربانانش را به آهسته رفتن فرا بخواند تا شترها نیز به خاطر مراعات حال زنانی که بر پشت آنها سوارند، آهسته حرکت کنند، چرا که حرکت سریع شترها برای زن مضر است.
 این سخن در رفتار نیکو و نرمی سخن با زنان، برای تمام زنان جهان یک ضرب المثل شد.

 «مثل المؤمن مثل النحلة لا تأکل إلا طیبا لا تضع إلا طیبا» [نسائی، ش:11278] (مومن بسان زنبور عسل است که جز پاکی نمی خورد و به جز پاکی چیزی بر جای نمی گذارد.)
 در این حدیث تشبیه شگفت انگیز و ظریفی به کار رفته که در اصطلاح علم بلاغت به «تشبیه تمثیلی» مشهور است. در این حدیث آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- مومن را در حالت داد و ستد، تعلیم و تعلم، خرید و فروش و.... به زنبور عسلی که در حال مکیدن شهد ناب گل‏هاست تشبیه داده است، و این از زیننده ترین مفاخر طبیعت و نیکوترین خوبی‏های جهان است. زیرا ماحصل آن عسل است که جزو بهترین نوشیدنی‏ها انسان بوده و باعث شفای بسیاری از امراض می شود.

«منهومان لا یشبعان: طالب العلم و طالب المال» [سنن دارمی، ش:331] (دو حریص چنان اند که هرگز سیر نمی شوند: طالب علم؛ طالب مال دنیا)
 به راستی که چه زیبا به تصویر کشیده شده است؛ حقیقت طالب علم را واضح و آشکار می کند، چنانچه طالب دنیا را نیز به تصویر می کشد. پس هر دوی این گروه حریص اند. یعنی چنان شیفته مطلوب خودشان اند که انسانی پرخور در نهایت گرسنگی بر روی غذایش متمرکز شده است که شکمش را پر می کند اما نفس خود را بازنمی دارد.
 در کتاب "لسان العرب" در توضیح اصطلاح "منهوم" آمده است: «والنَّهامة إفراط الشهوة في الطعام، وأن لا تمتلئ عين الآكل ولا تشبع. ورجل منهوم بكذا: أي مولع به.»
("نهامة" به معنای زیاده روی در خوردن غذاست؛ اینکه هرگز سیر نشود. و مردی حریص فلان چیز است یعنی شیفته اش گردیده است.)
 
«الظلم ظلمات یوم القیامة» [صحیح بخاری، ش:2315] (ظلم و ستم تاریکی‏های روز قیامت است.)
 در این حدیث «ایجاز سریع» و «جناس بدیع»- که از اصطلاحات علم بلاغت هستند- به کار رفته است. ایجاز سریع به این صورت که ظلم و ستم در دنیا را به سرانجام آن در آخرت نسبت می دهد که همان هلاکت و نابودی، عذاب و عقاب، و ذلت و خواری است. همه این موارد در مفهوم کلمه «ظلمات» (تاریکی) داخل می شوند که نهایت بدعاقبتی و سوءخاتمه را در ذهن خواننده و شنونده مجسم می گرداند.
 اما آرایه جناسی که در حدیث بدان اشاره شده و از نوع «جناس ناقص» است رابطه بین دو کلمه «ظلم» و «ظلمات» است. در واقع بین این دو کلمه هماهنگی عجیبی وجود دارد که بین اعمال و عاقبت آنها پیوند ایجاد می کند.

«المسلم من سلم الناس من لسانه و يده» [نن نسائی، ش:5012] (مسلمان واقعی کسی است که مردم از دست و زبان او در امان باشند.)
 آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- در این حدیث برخورداری از صحت و سلامتی را فقط منحصر در مسلمانان نمی داند، بلکه همه انسان‏ها را در آن شریک می گرداند، چرا که رسالت مسلمان تنها در قبال برادر مسلمانش نیست، بلکه مسلمان در واقع رحمتی است برای همه جهانیان.
در این حدیث به صورت جامع و کامل بهترین اخلاق نیکو و پسندیده ترین شیوه آداب معاشرت در جمله ای کوتاه به تصویر کشیده شده است.

«لا إِيمَانَ لِمَنْ لا أَمَانَةَ لَهُ، وَلا دِينَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهُ» [مسند احمد، ش: 12903] (ایمان ندارد کسی که امانتدار نیست و دین ندارد کسی که به عهد خود وفا نمی کند.)
 اگر به "لا"ی نافیه استغراقی در این حدیث دقت شود ایمان را از شخصی که امانتدار نیست و دین را از کسی که به عهد و پیمان خویش پایبند نیست، و یا در پیمان خود استقامت ندارد نفی می کند. عهد به تمام پیمان‏ها و میثاق‏هایی که هر انسان با خدای خویش و یا با سایر انسان‎ها بسته است، اطلاق می شود که شریعت اسلام نیز بر لزوم وفای به عهده تاکید کرده و می فرماید: «وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولاً» [الإسراء: 34] (و به عهدها وفا کنید، زیرا از عهد و پیمان سىال می شود.)

نویسنده: د. محمد حسان الطيان
ترجمه: امیرحمزه نورزهی

لینک ثابت
بازدید : 58
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

اعتراض اهل سنت نسبت به توهین محسن رضایی به امیرالمؤمنین عمربن خطاب- رضی الله عنه-
نویسنده : Admin
اخیرا دکتر محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، ‌به ساحت مقدس امیرالمؤمنین عمربن خطاب- رضی الله عنه- اهانت نمود که این اقدام اعتراض شدید جامعه اهل سنت را در پی داشت.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سنی آنلاین به دنبال توهین دکتر محسن رضایی به حضرت عمر- رضی الله عنه- که در صفحه فیسبوک شخصی خود حضرت عمر- رضی الله عنه- را به "جان کری"، وزیر خارجه آمریکا تشبیه داده بود، تعدادی از جوانان اهل سنت با درج مطلب و کامنت در فضای مجازی اعتراض خود را نسبت به این اقدام دکتر رضایی ابراز داشتند.

در یکی از کامنت‏هایی که توسط یکی از جوانان اهل سنت گذاشته شده آمده است: « آقای رضایی .. عمر بن خطاب معصوم نبود و همچنین با تقواترین و پرهیزگارترین مسلمان بعد از پیامبر نبود ولی به اعتقاد بنده بزرگترین سیاست مدار طول تاریخ اسلام بود.. عادلترین حاکم بود .. رفاه و ثروت را برای ملت فراهم اورد .. روز مشغول امور حکومتی بود شب مشغول کمک مخفیانه به فقرا و تهی دستان.. عمر برای خود قصر و یا کاخ درست نکرد.. توجه داشته باشید پولهای کلان و ثروتهای حاصل از غنیمتهای جنگی را در بین نزدیکان خود تقسیم نکرد... حتی برای یک بار رشوه دریافت نکرد.. دست فرزندانش را در امور حکومتی و اقتصادی و امور مرتبط با ثروت و نفوذ باز نگذاشت..... عمر انتقادپذیر بود او حتی سخن حق را از زبان یک زن و در ملأ عام قبول می کرد .. جناب دکتر! در زمان عمر بدلیل عدل و داد خلیفه مخالف سیاسی وجود نداشت اگر هم بود مخالف سیاسی کشته نمی شد یا بدون دادگاهی زندانی نمی شد .. اقای دکتر! عمر ظالم نبود رفتار انسان دوستانه سربازان حکومتی عمر باعث گسترش نفوذ سلطه حکوت عرب در کمترین زمان ممکن به دوردست ترین مکان قابل دسترسی شد .. جناب دکتر! عمر نفت نداشت .. عمر منابع طبیعی بسیار زیاد با درامد فوق العاده زیاد در اختیار نداشت .. درامدی از عوارض اتوبانها و بیمارستانها و قبوض اب و برق وگاز وتلفن و همچنین قبض جریمه نداشت .. با توجه به همه اینها او رفاه و عدالت را در تمام قلمرو حکومت خود فراهم کرده بود ... او دنیا را برای خود نخواست دنیا را برای رسیدن به قیامت و رضایت رب العالمین مثل مسافری پیمود..»

 یکی دیگر از جوانان اهل سنت تشبیه حضرت عمر به جان کری را "تشابه سخیف" توصیف کرده و در جواب توجیه تعجب برانگیز محسن رضایی که گفته بود "اگر قرار باشد من به عنوان یک شیعه تمامِ آرای اهل سنت را لحاظ کنم؛ آنچه دیگران می گویند "اشتباه است" را ننویسم، و به طور کلی نظری ندهم، آن وقت چه بنویسم؟ چه نظری بدهم؟ چه کاری انجام دهم؟" نوشته است: «هیچ کس مخالف اظهار نظر متفاوت و مخالف ایشان و سایر اهل تشیع درباره اعتقادات و شخصیتهای مورد احترام اهل سنت نیست و کسی هم نگفته که یک شیعه باید تمام آرای اهل سنت را لحاظ کند و یا بالعکس. بسیاری از اندیشمندان شیعه، در نقد اهل سنت سخن می گویند و اظهارنظر می کنند اما از دایره ادب و احترام و انصاف خارج نمی شوند. حداقل نسبتهایی را که هیچ سندیتی ندارد، به اهل سنت نمی دهند. نقد اهل سنت به تشیع نیز باید چنین باشد و در میان اندیشمندان سنی چنین بوده است.»
این جوان اهل سنت در ادامه توصیف امام خمینی رهبر فقید و بنیانگذار انقلاب اسلامی از حضرت عمر و حکومت ایشان، که در صحیفه نور، ج3، صفحه 3 در ذیل موضوع "طرح (افیونی بودن اسلام) توطئه ای برای استثمار" آمده است، را به دکتر رضایی و تمام کسانی که به صحابه پیامبر و شخصیتهای مورد احترام اهل سنت اهانت می کنند، یادآور شده و می نویسد: «درباره شخصیت حضرت عمر امام خمینی رهبر فقید و بنیانگذار انقلاب اسلامی آنجا که سفر ایشان به مصر و دموکراسی و عدالت خلیفه دوم مسلمانان را مثال می زنند و عمل حضرت عمر را عمل پیغمبر و اسلام، نقش ایشان را نقش اسلام ، رفتار حضرت عمر را رفتار پیغمبر و حکومت ایشان را نمونه دموکراسی اسلامی توصیف فرموده و می گویند: "وقتی که عمر می خواست برود به مصر برای اینکه فتح کرده بودند مصر را و قدرتمند شده بود اسلام، همه جا را گرفته بودند، می خواست وارد بشود به مصر، یک شتر بود و خودش بود و یکی هم همراهش، سوار این شتر یکیشان می نشست و آن یکی جلویش را می گرفت و می برد، آن که خسته می شد (قسمت کرده بودند) این سوار می شد. آن وقتی که وارد (به حسب تاریخ) مصر شدند، نوبت آن غلام بود که سوار باشد و آقای خلیفه جلو شترش را گرفته بود و داشت می بردش که مردم مصر آمده بودند به استقبال. خلیفه عبارت از این بود. ما عمر را قبول نداریم اما این عمل، عمل اسلامی آنوقت بوده یعنی نقش اسلام بوده است ولو خودش یک آدمی بوده که ما نپذیرفتیم او را، اما عملی که کرده است این عملی بوده که نقش اسلام این بوده یعنی پیغمبر هم این صورت بود.
یعنی پیغمبر هم سوار یک الاغی می شده یک کسی هم پشتش می نشسته و مسأله برایش می گفته، آن را تعلیمش می کرده، آن پشت سری را تعلیمش می کرده. شما در تمام این دموکراسی ها بیاورید که اینجوری باشد که سلطان وقت که سلطنتش چند مقابل ایران بوده است، چند مقابل فرانسه بوده، شما بیاورید یک سلطان - دموکراتی که با غلام خودش اینجوری رفتار بکند که آن سوار بشود، یک شتر باشد و چیزی بیشتر از این نه، آن جمال و جلال هیچ نباشد در کار. هر سلطانی دموکراتی را که بیاورید اگر بخواهد وارد یک مملکت شکست خورده بشود، ببینید با چه جوری وارد می شود، آنها چه جوری وارد می شوند، این هم وارد شده در یک مملکتی که فتح شده است، سوار شتر غلام و - خودش - حالا نوبت او هست، خودش دستش را جلو گرفته و افسار شتر را دارد می کشد، آمدند اشراف مصر آنجا و همه هم تعظیم کردند. این تعلیم اسلام بوده.»
وی در پایان می نویسد: «آیا شخصیتی که امام خمینی ایشان را اینگونه توصیف می کنند، شایسته همان نوع تشبیهی است که جناب محسن رضایی از زور بیکاری و بی نظری در صفحه فیس بوک خود نوشته است؟ و جالب اینکه وی (دکتر رضایی) خود را مدعی راه رهبر فقید انقلاب می داند.»

همچنین یکی دیگر از هموطنان اهل سنت از این اقدام دکتر رضایی به شدت انتقاد کرده و نوشته است: «به راستی جناب آقای رضایی! جنابعالی که به عنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در کشور ایفای نقش می کنید، توهین به مقدسات و اعتقادات اهل سنت و جریحه دار نمودن احساسات اهل سنت ایران که بخش قابل توجهی از ملت ایران را شامل می شوند در کدام یک از بندهای این مجمع جای داشته و به راستی توهین به مقدسات مذاهب چه مصلحتی را برای نظام جمهوری اسلامی در پی دارد؟؟!»

در پایان خدمت جناب آقای رضایی عارضیم که؛ جنابعالی در نزد همه ملت ایران شخص محترمی هستید. شما به خوبی می دانید که جامعه اهل سنت اعتقاد خاصی نسبت به حضرت عمر- رضی الله عنه- داشته و ایشان را جزو مقدسات خویش می دانند. اینکه شما حضرت عمر را به یک فرد غیرمسلمان و ظالم تشبیه داده اید، اقدامی هوشمندانه نبوده است، زیرا حضرت عمر- رضی الله عنه- یک حاکم عادل بود که عدالت اسلامی را در دنیا گسترانید و سبب مسلمان شدن ما ملت ایران شد،‌ لذا ایشان احسان بزرگی بر گردن ما ایرانیان دارند. و از همه مهمتر اینکه ایشان از یاران خاص رسول اکرم- صلی الله علیه وسلم- و پدر حضرت ام المؤمنین حفصه- رضی الله عنها-،‌ همسر گرامی آن حضرت- صلی الله علیه وسلم- می باشند.
مناسب بود با توجه به اینکه افراد ظالم، زورگو و مستبد در زمان معاصر بسیار فراوان اند، جنابعالی آقای جان کری را به ظالمان زمان تشبیه می دادید. همچنین مناسب بود که احساسات جامعه بزرگ اهل سنت را  که در دفاع مقدس در کنار شما شهید داده اند و شما را در تمام صحنه ها همراهی کرده و بسیاری از آنان به حضرتعالی رأی دادند و از طرفداران سرسخت جنابعالی بودند، جریحه دار نمی کردید.
لذا با درایتی که از شما سراغ داریم، بهترین راه معذرت‏خواهی از جامعه اهل سنت است. بشر جایزالخطاست و راه برون رفت و عاقلانه، معذرت‏خواهی است.
منبع:سني آنلاين

لینک ثابت
بازدید : 67
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

طاعت و عبادت موجب نزدیکی به الله، و گناه و معصیت موجب دوری از الله تعالی می شوند
نویسنده : Admin
مولانا عبدالحمید با بیان اینکه "طاعت و عبادت موجب نزدیکی به الله، و گناه و معصیت موجب دوری از الله تعالی می شوند." دخول بهشت از طریق نیکی و عبادت را قانون الهی دانستند.

امام جمعه اهل سنت زاهدان در خطبه های نماز جمعه (24 آبان 1392) پس از تلاوت آیه « وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ» [زخرف: 36] خاطرنشان کردند: در شرایط کنونی جهان چیزی که بسیار تکان دهنده است شیوع گناهان و معصیت در جامعه است. البته این گناهان معلول اند و علت شیوع گناه و معصیت، غفلت انسانها از عواقب خطرناک گناهان است. غفلت آن است که انسان از یاد الله تعالی فراموش باشد و در این صورت است که شیطان بر انسان مسلّط می شود. اما ذکر و یاد الله تعالی شیطان را دور کرده و انسان را به الله نزدیک می گرداند.
مولانا عبدالحمید ادامه دادند: اگر می بینیم که امروزه در جهان قتل و کشتار افزایش یافته و انسانی انسان دیگر و مسلمان مسلمانی دیگر را به قتل می رساند علت تمام این کشتارها، غفلت و شیوع گناه و معصیت است. در اثر گناه و معصیت انسان از الله تعالی فاصله گرفته و به سوی گمراهی سوق داده می شود تا اینکه مرتکب گناهان بزرگی همچون قتل می گردد. متاسفانه امروزه در جامعه گناه و معصیت بیداد می کند. ذکر و عبادت و تلاوت قرآن و فکر آخرت برای انسانها سخت و دشوار شده و قساوت، قلب‏ها را فراگرفته است. سخنان دینی بر اثر گرفتار شدن دل‏ها به محبت دنیا بر آنها تاثیر نمی گذارد. تمام فکر انسانها در زمینه معاش و زندگی دنیوی خلاصه می شود و فکر آخرت وجود ندارد.
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان در ادامه سخنان خود "جهل و نادانی" را از دلایل ارتکاب گناه برشمردند و افزودند: کسی که مرتکب گناه می شود، حتی اگر عالم باشد، جاهل است. حضرت آدم با اینکه مرتکب یک خطا گردید با پریشانی مواجه شد. الله تعالی با ذکر واقعه حضرت آدم و حوا- علیهما السلام-  در قرآن می خواهد این درس را به ما بدهد که ارتکاب گناه باعث محرومیت از بهشت و نعمت‏های بهشتی شده و سرگردانی و پریشانی بسیار زیادی را به همراه دارد.
ایشان در ادامه بر لزوم "توبه" تاکید کردند و گفتند: حضرت آدم بعد از اینکه از بهشت بیرون شده بود مجددا بهشتی شد به این خاطر بود که پس از ارتکاب خطا و لغزش به بارگاه الهی توبه و انابت کرد، در نتیجه برگزیده بارگاه الهی شده و دوباره به بهشت راه یافت. لذا طاعت و عبادت موجب سعادت و نزدیکی به الله تعالی است و گناه و معصیت موجب پریشانی و دوری از الله تعالی می شود. امروزه مسلمانان می خواهند با گناه و غفلت و بدون توبه و بدون طاعت و بندگی به بهشت وارد شوند و به درجه اولیای الهی برسد، ‌در حالی که این قانون و دستور پروردگار است که بندگان را با طاعت و عبادت به نزدیکی خویش می رساند.
مولانا عبدالحمید به طوفان سهمگین و مخرّب اخیر در فیلیپین اشاره کردند و گفتند: امروزه جهان بشری در اثر گناه و غفلت به عذاب الهی دچار می شوند. طوفانی که اخیرا در فیلیپین آمد و باعث کشته شدن و تلفات جانی و مالی فراوان شد، عذاب الهی است. زلزله ای که اخیرا در بلوچستان پاکستان رخ داد عذاب الهی است. الله تعالی این عذاب را بر سر مسلمانان و غیرمسلمانان می آورد تا به بشریت و انسانیت این درس را بدهد که همه مشکلات و بحران‏ها و اختلافات نتیجه گناه و معصیت بوده و عذاب الهی اند.

درخواست کمک از قدرت‏های بزرگ برای ایجاد امنیت، نشانه ضعف فکری سران کشورهای اسلامی است
مولانا عبدالحمید در بخشی از خطبه های نماز جمعه اهل سنت زاهدان با اشاره به درخواست نوری مالکی از آمریکا برای ایجاد امنیت در عراق، گفتند: متاسفانه مشکلات کنونی عراق به اوج خودش رسیده است و مسلمانان این کشور، که هم از لحاظ وطنی و هم از لحاظ اسلامی با یکدیگر برادر هستند، کشته می شوند. متاسفانه در این کشور اخوت و برادری مدنظر قرار نمی گیرد. بنده در یکی از رسانه ها مطلبی دیدم که آقای نوری مالکی، نخست وزیر عراق برای ایجاد امنیت در این کشور از آمریکا کمک خواسته است. دیدن این مطلب بسیار من را تکان داد. این نتیجه ضعف فکری است که بعضی سران کشورهای اسلامی برای ایجاد امنیت در کشورهای خود از آمریکا و روسیه و اروپا کمک بخواهند.
ریاست شورای هماهنگی مدارس دینی اهل سنت استان در ادامه افزودند: واقعا جای افسوس است که مسلمانان و سران کشورهای اسلامی نمی توانند مسایل خود را با گفتمان و دوراندیشی حل و فصل کنند. به راستی اگر آمریکا می خواست مشکلات عراق را حل کند، قبل از اینکه از این کشور خارج شود باید مردم را در کنار یکدیگر قرار می داد و مشکلات را حل می کرد. در حالی که منشأ تمام مشکلات عراق اشغال عراق توسط آمریکاست، و آمریکا به صورت بسیار هوشیارانه بین مردم عراق اختلاف می اندازد تا یکدیگر را بکشند. آرزوی ما این بود که ملت عراق بعد از صدام در کنار یکدیگر قرار گرفته و با هم متحد شوند و کشورشان را آباد کنند.
مولانا عبدالحمید همچنین خاطرنشان کردند: امروزه همین وضعیت در مصر جریان دارد و یک هیئت بلندپایه روسی در مصر نشسته و با ارتش مصر قرارداد فروش سلاح امضا می کند. فروش سلاح به ارتش مصر در مقابل اسرائیل نیست، بلکه می خواهند با این تسلیحات مردم مصر را سرکوب کنند. به مردم سوریه و عراق نیز سلاح می دهند تا مردم این کشورها یکدیگر را بکشند. مردم مصر نباید وابسته به اجانب باشند. تمام تلاش قدرت‏ها و زورگویان دنیا در طول تاریخ این بوده است که کسانی را بر کشورهای اسلامی مسلط کنند که وابسته و اجیر اجانب بوده و خود را به آنها بفروشند، آنها نگذاشتند که یک انسان آزاده و اندیشمندی که به الله و رسول و به اسلام و مسلمین و به ملت و وطن خویش وابسته باشد بر سر کار بیاید تا از طریق تدبیر و اندیشه صحیح ملت را در کنار یکدیگر قرار داده و به آنها خدمت کند.
مدیر دارالعلوم زاهدان در ادامه خطاب به مسئولین کشور پاکستان نیز گفتند: رهبران و سیاستمداران پاکستان باید اختلافات خود و مردم را از راه گفتمان و مذاکره و گذشت حل کنند. حرف مخالفان خود را بشنوند و مشکلات را برطرف نمایند.
عضو اتحادیه جهانی علمای مسلمان ضمن اظهار تأسف از اوضاع مسلمانان در کشورهای اسلامی خاطرنشان کردند: آنچه مایه حسرت و افسوس است این است که مسلمانان در کشورهای اسلامی، اعم از مصر و سوریه عراق و بحرین و سایر بلاد اسلامی، از لحاظ عقلی و فکری ناتوان اند و نمی توانند ملت خود را قانع کنند و با یکدیگر بر سر میز مذاکره بنشینند و قدرت را به صورت عادلانه بین خود تقسیم کنند. آنان باید به جای اینکه دست به کشتن یکدیگر بزنند، در مسیر آبادانی کشورشان گام بردارند.
خطیب جمعه اهل سنت زاهدان تاکید کردند: دشمن به هیچ وجه دنبال اصلاح اوضاع مسلمانان نیست، بلکه آنها منافع خود را در اختلاف مسلمانان می دانند. دشمنان اسلام می خواهند ملت‏های مسلمان در مصر و سوریه و عراق و... را به جان یکدیگر بیندازند تا امنیت اسرائیل را تأمین کنند. آنها می خواهند سلاح خود را به فروش برسانند.
مولانا عبدالحمید مردم و رهبران کشورهای اسلامی را مورد خطاب قرار داده و گفتند: بنده از این تریبون کوچک به همه کسانی که اختلاف دارند خطاب می کنم که به جای اینکه یکدیگر را بکشید،‌ از خودگذشتگی نشان دهید. کسانی که زمام امور را در دست گرفته اند به جای اینکه برای رفع مشکلات خود از اروپا و آمریکا کمک بخواهند، متفکران، اندیشمندان، علما، سیاستمداران و نخبگان جامعه اسلامی را دعوت کنید و با یکدیگر مذاکره نموده و مشکلات خود را حل کنید. به جای اینکه به یکدیگر تهمت زده و یکدیگر را تکفیر نموده و به مساجد و اماکن عمومی حمله کنید، کنار یکدیگر بنشینید و مشکلات خودتان را با دوراندیشی و سعه صدر حل کنید. تمام مشکلات و بحرانهای موجود در کشورهای اسلامی نتیجه تنگ نظری و کوتاه فکری و عدم دوراندیشی است. ما امیدواریم آنهایی که قدرت و توانایی داشته و حرف آنها در جاهای دیگر خریدار دارد، برای رفع این مشکلات قدم بردارند. راه حل مشکلات امروزی و رسیدن به وحدت، هم اندیشی نخبگان و اندیشمندان کشورها، دیدگاهها و تفکرات مختلف و برداشتن گام‏های عملی در زمینه وحدت امت اسلامی است. الله تعالی کشورهای اسلامی را از قتل و کشتار و خون‏ریزی و بلا و مصیبت نجات دهد.
مدیر حوزه علمیه دارالعلوم زاهدان در پایان بر لزوم وحدت تاکید کردند و افزودند: وحدت و انسجام بسیار مهم و حیاتی است. در هر جامعه ای که اختلاف باشد حیثیت و آبروی آن جامعه از بین رفته، اقتصاد تباه می شود و باعث بدنامی تاریخ آن ملت می گردد. لذا باید با سعه صدر، دلسوزی و دوراندیشی مشکلات را حل نمود.

منبع:سني آنلاين

لینک ثابت
بازدید : 42
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

نکاتی درباره «زندگی اهل سنت در ایران»
نویسنده : Admin

n00121686-r-b-005لزوم تقدم رویکرد اجتماعی بر رویکرد سیاسی:


اصل اولی که در قبال موضوع «اهل سنت ایران» باید بدان اذعان کرد پذیرش این «واقعیت موجود» و تبعات مترتب بر آن است که از جمله آنها ایجاد فضایی سالم و بدون تحریک و توهین برای این برادران در عرصه‌های عمومی و خصوصا رسانه‌ای است. چیزی که برخی جریانات تندرو بدان اذعان نمی‌کنند.
دیگر دوره آن زمان که اقلیت اهل سنت در شهرهای مرزی زندگی کنند گذشته است و این اقلیت کشور برای رشد علمی و عملی به شهرهای بزرگ مهاجرت نموده و همراه با سایر مردم در حال فعالیت برای رشد و توسعه کشور هستند. بعلاوه امروز رسانه‌ها، فاصله‌ها را کوتاه نموده و اتفاقات را براحتی منتقل می‌کنند. خصوصا که دشمنانی مترصدند تا چنانچه دیده‌ایم از سخنرانی یک روحانی ناآگاه یا مغرض در یک جلسه خصوصی موجی از تنفر و تعصب بیافرینند و آن را به همه شیعیان تعمیم دهند.
در آن سوی سکه می‌دانیم که اهل سنت ایران همواره جریانی معقول، محب اهل بیت علیهم السلام و به دور از افراط و تفریط بوده‌اند و در کنار شیعیان زندگی خوبی را داشته‌اند. در انقلاب و جنگ تحمیلی شهدایی را تقدیم کشور نموده‌ و مهمتر از همه بر دینداری و دین‌مداری در زندگی خویشتن تاکید دارند.
حال می‌بینیم، عده‌ای که شاید برخی اهداف سیاسی را دنبال می‌کنند تاکید دارند که باید اهل سنت وزیر یا استاندار داشته باشند تا حقوق‌شان تامین گردد، حال آنکه مطلعان به واقع می‌دانند که مهمتر از این مساله ایجاد فضایی مناسب در سطح زندگی اجتماعی است که در آن هیچ گونه «تبعیض» و «تحریک» نباشد.
اگر این شرایط مهیا شود عقلای اهل سنت نیز اذعان دارند که انتخاب شایستگان – از هر مذهب و قومی که باشند- بیشتر برای مردم مفید است. چه بسیار مسوولان سنی مذهبی که شایستگی نداشته‌اند و چه بسیار شیعیانی که اینگونه بوده‌اند. لذا گرچه انتخاب مسوولان بومی هر منطقه نوعاً مفید و مناسب است ولی مهمتر از بعد سیاسی، اصلاح بعد اجتماعی زندگی اهل سنت در ایران است.
-  وقتی هیچ شبکه‌ای را بنحوی طراحی نکرده‌ایم که یکی سنی با خانواده‌اش به راحتی پای آن بنشیند چطور انتظار داریم که به شبکه‌های تندی مثل کلمه و نور و امثالهم نیاورند و معتدل باقی بمانند؟ متاسفانه شاهدیم که حتی شبکه یک نیز دست به تولید برنامه‌هایی با رنگ و بوی منتقدانه نسبت به عقاید اهل سنت می‌‌زند. آیا واقعا این به صلاح کشور است که اهل سنت را با وجود نیاز طبیعی‌شان به رسانه و برنامه‌های متنوع به خارج از کشور سوق دهیم؟
- وقتی حرم‌های زیارتی ما نیز بعضا دچار افراط می‌شوند چطور انتظار داریم اهل سنت پایبند به زیارت و توسل باقی بمانند و گرفتار وهابیت یا جریانات تندرو نشوند؟ چرا برخی منبری‌های غیرتوجیه باید در این مراکز سخنرانی کنند حال آنکه می‌دانیم بخش زیادی از اهل سنت شرق و غرب کشور به زیارت این اماکن خصوصا زیارت امام علی بن موسی‌الرضا علیه السلام مقید هستند؟ نگارنده شاهد بوده که همزمان با حضور برخی اهل سنت در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها، الفاظی ناپسند درباره مقدسات ایشان بیان شده است.
- وقتی ناآگاهان و برخی مداحان، به عقاید اهل سنت توهین می‌کنند یا عمداً سعی می‌کنند اهل سنت را وهابی نشان دهند و در جامعه شیعی از ایشان هراس می‌افکنند چطور انتظار داریم که یک «زندگی عادی» و بدون دغدغه و هراس شکل بگیرد و «دیگری پنداری مذهبی» نگاهها را به سوی افراطیون نکشاند؟
- وقتی اعتماد به برادران اهل سنت خصوصا در مسائل امنیتی یک فرآیند سخت تصور می‌شود و امثال شهید شوشتری نیز در این راه کشته می‌شوند، چطور انتظار داریم که با سرباز و نظارت و کنترل بتوانیم یک امنیت پایدار ایجاد کنیم؟ آیا اگر دیوارهای بی‌اعتمادی را کوتاه می‌کردیم اینک خود اهل سنت ایران محافظان مساجد و حسینیه‌ها در مقابل افراطیون نبودند و رسواگر شعارهای ادعایی ایشان نمی‌شدند؟
مثال و نکته در این باب بسیار است که به همین موارد بسنده می‌کنیم. بنظر می‌رسد که باید تمهیداتی در سطح کلان برای بازگرداندن نگرش صحیح و مناسب به اهل سنت در ایران ایجاد گردد تا جایی که هیچ سنی ایرانی حس نکند غریبه یا متفاوت است ان شا‌ء الله. این گام اصلی و نیاز حقیقی اهل سنت ماست و قطعاً بر گامهای سیاسی اولویت دارد.
علیرضا کمیلی (تریبون مستضعفین)

لینک ثابت
بازدید : 43
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

تاکید مولانا گرگیج بر هوشیاری مسلمانان و دوری از اختلاف
نویسنده : Admin
molana-gorgij-24-8مولانا محمد حسین گرگیج در خطبه های نماز جمعه اهل سنت آزادشهر با اشاره به توطئه های آمریکا و روسیه علیه کشورهای اسلامی، بر لزوم هوشیاری مسلمانان و دوری از اختلاف و تفرقه تاکید کردند.

مولانا محمدحسین گرگیج با اشاره به منشور حقوق بشر اسلامی گفتند: هیچ برتری نسبت به عرب بر عجم، و سفید بر سیاه نیست.
ایشان خاطرنشان کردند: بنده همیشه جنگ‏های قبیله ای و طایفه ای را مذمت کرده ام و با شدت تمام مخالف بودم. زیرا اختلافات جنگ تدریجی است و جنگ تدریجی نوعی از خودکشی است. در حقیقت تبعیض مقدمه جنگ‏های فرقه ای و طایفه ای است و موجب اختلاف و کینه توزی و حسادت بین انسان‏ها می شود.

آمریکا و روسیه مسابقه تسلیحاتی برعلیه مسلمانان دارند
مدیر دارالعلوم فاروقیه گالیکش نسبت به اینکه امروز آمریکا و روسیه در منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی مسابقه تسلیحاتی بر علیه مسلمانان دارند افزودند: خاورمیانه و کشورهای اسلامی محل تسلیحاتی آمریکا و روسیه قرار گرفته اند. این دو غول تسلیحاتی بیش از صد سال است که کشورهای اسلامی را اشغال کرده و تحت سیطره خویش درآورده اند. هیچ وقت شنیده نشده که بگویند در آمریکا و یا روسیه موشکی فرود آمد. آمریکا و روسیه از اختلافات کشورهای اسلامی سوءاستفاده کرده و برای فروش اسلحه های خود به مسلمانان در حال مسابقه هستند. آمریکا و روسیه هیچ وقت به نفع مسلمین کار نکرده اند و نخواهند کرد.
خطیب جمعه اهل‏سنت آزادشهردر ادامه سخنان خود مصر را مثال زدند و گفتند: مصر کشوری بود که صد درصد وابسته به غرب بود و از آنها حرف شنوایی داشت، اما هنگامی که مصری‏ها انقلاب کردند و رئیس جمهور خود را با آرای زیاد انتخاب کردند این انقلاب آنها توسط توطئه آمریکا مصادره شد و صدها انسان بی دفاع مسلمان در میادین به قتل رسیدند.
ایشان در ادامه افزودند: در حال حاضر هیئت‏ها و کارشناسان تسلیحاتی روسیه به طرف مصر سرازیر شده و قراردادهایی میلیاردی اسلحه با سردمداران مصری امضا می کنند و روسیه نیز در صدد آن است که دو میلیارد اسلحه به مصر بفروشد. همچنین در عراق، افغانستان و کشورهای دیگر این کار را انجام می دهند. آنها بین مسلمانان اختلاف می اندازند تا بازار اسلحه شان گرم تر شود. لذا مسلمانان و حکام اسلامی هوشیار باشند و هدف دشمن را بدانند که چه چیزی است.
امام جمعه اهل‏سنت آزادشهر در ادامه سخنان خود در مورد روسیه اظهار داشتند: روسیه که خود را مدافع حقوق بشرمی داند با مسلمانان چچن چگونه برخورد کرد؟ او مجاهدین اسلام را به نام تروریست از بین برد. او چگونه و با چه رویی خود را طرفدار حقوق بشر و دوست کشورهای اسلامی می داند. در صد سال اخیر روس‏ها جنایات زیادی در کشورهای آسیای میانه مرتکب شده است. بنده در سفری که در سال ۱۳۷۱ به شهر بخارا و سمرقند داشتم ویرانی‏هایی که در اثر جنایات روسیه در مساجد و مدارس دینی به جا مانده بودند را به چشم خودم دیدم. بنا به گفته مسلمانان آن دیار کتاب‏های دینی و مذهبی را در کوره های آجرپزی سوزانده بودند.
مولانا گرگیج در ادامه نسبت به توطئه آمریکا و روسیه به مسلمانان هشدار داده و بیان داشتند: مسلمانان باید هوشیار باشند و فریب آمریکا و روسیه را نخورند و باید بدانند که چرا یکی از آنها به عنوان مثال از زید طرفداری می کند و دیگری از عمرو؟!

آقای روحانی! ما اهل سنت هنوز منتظر وفا به عهد شما هستیم
مولانا گرگیج در پایان خطبه های نماز جمعه نسبت به عدم انجام وعده های تبلیغاتی آقای روحانی در مورد احقاق حقوق اقوام و مذاهب انتقاد نموده و خاطرنشان کردند: چند ماهی است که از انتخابات می گذرد، ولی هنوز هم اهل‏سنت منتظر احقاق حقوق مسلّم خویش هستند.
ایشان فرمودند: شعارهای تبلیغاتی و وعده های آقای رئیس جمهور دکتر حسن روحانی هنوز از یاد ما نرفته است. ایشان در جلسه تحلیف قسم یاد کردند که از نیروهای لایق و شایسته ی همه اقوام در دستگاههای مختلف نظام استفاده خواهند کرد. ایشان وعده داده است و انسان وقتی وعده ای بدهد به آن وفا خواهد کرد. لذا ما هنوز هم منتظریم که این وعده ها محقق شوند و نیروهای شایسته اهل‏سنت در دستگاههای مختلف نظام استخدام شوند.

منبع: سنت آنلاین

لینک ثابت
بازدید : 47
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

وحدت و دوراندیشی راه حل مشکلات جهان اسلام است
نویسنده : Admin
molanaمولانا “عبدالحمید اسماعیل زهی” در خطبه های نمازجمعه این هفته مسجد مکی اهل سنت زاهدان اظهار داشت: متاسفانه امروز، گناه و معصیت و نافرمانی خدا در میان بشریت رواج یافته و علت این مساله نیز جز غفلت از خدا چیز دیگری نیست.

وی ادامه داد: وقتی انسان از یاد خدا غافل است، شیطان و نفس اماره بر او مسلط می شوند و زمینه ارتکاب گناه و معصیت در انسان فراهم می شود.

مدیر دارالعلوم مکی اهل سنت زاهدان افزود: امروز متاسفانه قتل و کشتار در دنیا زیاد شده و مسلمان، مسلمان را می کشد، علت این قتل گناهان است و علت گناه هم غفلت و دوری از خدا است.

وی ادامه داد: وقتی گناهان انباشته می شود و زیاد می شود انسان دستش آغشته به خون مسلمانان شده و برادرکشی می کند.

وی افزود: وقتی دل انسان سخت باشد گناه برایش آسان می شود، از عواقب گناه نمی ترسد و گرفتار غفلت شده، دست به جهالت و نادانی می زند و کسی که مرتکب گناه است اگر عالم هم باشد او جاهل است و مرتکب جهالت شده و از روی نادانی گناه می کند.

شیخ الاسلام با اشاره به افزایش ناامنی و برادرکشی در عراق، سوریه، بحرین و سایر ممالک اسلامی اظهار داشت: متاسفانه در دنیای امروز هر چه کشته می شود و مورد حمله قرار می گیرد، مسلمان است در حالی که مسلمانان در کشورهای مختلف اسلامی هم از لحاظ وطنی و هم از لحاظ اسلامی با هم برادر هستند اما متاسفانه اخوت را در نظر نمی گیرند.

وی با انتقاد از برخی کشورهای اسلامی که امنیت را در سایه حمایت غرب می بینند افزود: جای حسرت است که برخی سران کشورهای اسلامی به جای اینکه با ملت خود بنشینند و مشکلات و مسایلشان را با گفتمان و دور اندیشی حل کنند، دست به دامان آمریکا و غرب می شوند.

امام جمعه اهل سنت زاهدان تاکید کرد: کشورهای غربی دلسوز مسلمانان نیستند و در حقیقت عامل اختلاف و تفرقه و برادرکشی خود اینها هستند تا به این بهانه بازار فروش تسلیحات غربی در کشورهای مسلمان پررونق باشد.

وی افزود: جای افسوس است که مسلمانان توان همفکری و مشورت با همدیگر را ندارند و نمی توانند با مذاکره و گفتمان مشکلات میان خود را حل کنند.

مولوی عبدالحمید تصریح کرد: ما از این تریبون کوچک به همه مسلمانانی که در کشورهای مختلف اسلامی با هم اختلاف و درگیری دارند خطاب می کنیم که شما به جای اینکه همدیگر را بکشید در مقابل هم گذشت نشان دهید و زمانی که زمام امور را به دست گرفتید و قدرت به دست شما است با مردم خود بنشینید و اندیشمندان، متفکران، علما و رهبران جامعه اسلامی را دعوت کنید که بیایند و مشکلات شما را حل کنند.

وی خطاب به گروههای درگیر در کشورهای مسلمان افزود: به جای اینکه اروپا بیاید مشکلات شما را حل کند و یا آمریکا بیاید و یک طرف را بزند و امنیت شما را حل کند و به جای اینکه یکدیگر را مارک و تهمت بزنید و یکدیگر را تکفیر کنید و به مساجد و اماکن عمومی حمله کنید، با هم بنشینید و نخبگان دنیا را مورد مشورت قرار دهید.

امام جمعه اهل سنت زاهدان ادامه داد: وظیفه ما این است که دعا کنیم و کسانی که توانایی و قدرت دارند و حرفشان نفوذ و خریدار دارد، امیدواریم بتوانند قدم بردارند و تنها به حسرت و افسوس بی تفاوت ننشینند.

وی افزود: راه وحدت آن است که نخبگان جامعه و اندیشمندان کشورهای مختلف جمع شوند و فکری عملی بردارند و راه بیفتند و آرام و بی تفاوت ننشینند.

خطیب جمعه اهل سنت زاهدان تصریح کرد: هر جا اختلاف و تفرقه باشد حیثیت و آبروی اسلام و مسلمین از بین می رود و اقتصاد تباه می شود و تاریخ گذشتگان هم بدنام می شود و لذا وحدت کلمه خیلی مهم است و این وحدت جز با دوراندیشی، گذشت، سعه صدر و دلسوزی حاصل نمی شود.

منبع:سنت آنلاين

لینک ثابت
بازدید : 39
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

آمرزش گناهان یک‌سال؛ پاداش روزه‌ی عاشوراء
نویسنده : Admin
پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم مردم را به روزه گرفتن عاشورا که همان دهم محرم باشد، به خاطر ثواب زیادی که دارد، تشویق نمودند.

روزه گرفتن در روز عاشوراء، در ابتدا پیش از فرض شدن رمضان، واجب بود؛ اما وقتی روزه رمضان فرض گردید، روزه گرفتن در روز عاشورا اختیاری گشت که هر کس خواست روزه بگیرد و هر کس نخواست، روزه نگیرد و این از احادیثی که در صحیحین از عایشه، ابن عمر و معاویه و در صحیح مسلم از ابن مسعود و جابر بن سمره و در سنن نسایی از قیس بن سعد آمده، ثابت گردیده است.

در صحیح بخاری، مسلم، سنن ابی داود، سنن نسایی و سنن ابن ماجه از ابن عباس رضی الله عنهما روایت شده که: رسول خدا به مدینه آمد و مشاهده فرمود که یهویان روز عاشورا را روزه می‌گیرند، فرمود: این روزه چیست؟ گفتند: این روز نیکی است که خداوند در این روز بنی‌اسرائیل را از چنگال دشمنان نجات داد و موسی به این خاطر این روز را روزه گرفت. پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم فرمود: من از شما به موسى نزدیک تر هستم. پس پیامبر صلى الله علیه وسلم این روز را روزه گرفت و به یارانش هم دستور روزه گرفتن این روز را داد.

پاداش روزه گرفتن عاشوراء، آمرزش گناهان یک سال کامل می‌باشد که این فضل و انعامی از جانب خداوند متعال بر ما می‌باشد.

فعَنْ أَبِی قَتَادَةَ رضی الله عنه ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم: “صِیَامُ یَوْمِ عَاشُورَاءَ أَحْتَسِبُ عَلَى اللَّهِ أَنْ یُکَفِّرَ السَّنَةَ الَّتِی قَبْلَهُ”. صحیح مسلم رقم (۱۱۶۲).

أبوقتاده رضی الله عنه روایت کرده که رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود: گمان من بر خدا این است که روزه روز عاشوراء (۱۰ محرم)،  گناهان سال قبل را ببخشاید.

عن أبی عبدالله علیه السلام عن أبیه، أن علیا علیه السلام قال: صوموا العاشوراء التاسع والعاشر، فانه یکفر ذنوب سنة. وسائل الشیعة (نوشته حر عاملی شیعی) (ج ۴۵ / ص ۳۹۴) والاستبصار لأبی جعفر الطوسی الشیعی (ج ۳ / ص ۲۴۷).

علی علیه السلام فرمود: عاشوراء، نهم و دهم را روز بگیرید، زیرا گناهان یک سال را مورد آمرزش قرار می دهد.

عن جعفر، عن أبیه علیهما السلام قال: صیام یوم عاشوراء کفارة سنة. وسائل الشیعة (ج ۴۵ / ص ۳۹۴) والاستبصار لأبی جعفر الطوسی – (ج ۳ / ص ۲۴۷).

جعفر از پدرش علیهما السلام روایت کرد که گفت: روزه گرفتن روز عاشورا (دهم محرم) کفاره ی (گناهان) یک سال است.
مستحب است که به روز نهم محرم را به همراه روز دهم روزه بگیرد؛زیرا رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود: “لئن بقیت إلى قابل لأصومن التاسع”.رواه مسلم (۱۱۳۴). اگر تا سال آینده زنده بمانم، حتماً روز نهم را هم روزه می‌گیرم.

ابن قیم در زاد المعاد نوشته است: به همراه عاشوراء، یک روز قبل یا یک روز بعد را هم روزه بگیرد.

البته منظور از آمرزش گناهان، گناهان صغیره می‌باشد و برای آمرزش گناهان کبیره باید توبه و استغفار نمود.

نویسنده: عبدالستار حسين بر

منبع:سنت آنلاين

لینک ثابت
بازدید : 42
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

عاشورا و فرهنگ عزاداری
نویسنده : Admin
عاشورا، دهمین روز ماه محرم است که از قدیم الایام در اکثر ادیان آسمانی دارای فضیلت و جایگاه ویژه‌ای بوده است؛ بطوری که یهودیان، این روز را، روز نجات بنی‌اسرائیل از ظلم فرعون دانسته و در این روز، روزۀ شکر بجای می‌آوردند. بعد از بعثت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و ظهور اسلام، فضیلت این روز همچنان برحال خود باقی ماند.

 

روزۀ عاشورا
با توجه به جایگاه روز عاشورا، در مورد روزۀ آن، در سنت پیامبر اکرم- صلی‌الله‌علیه‌وسلم- تأکید بسیار شده است و آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم امت را تشویق به روزه گرفتن در این روز نموده‌اند. روایتی از حضرت عبدالله بن عباس رضی‌الله‌عنه در بخاری نقل شده که می‌فرماید: رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم به مدینه تشریف آوردند، یهودیان را دیدند که در روز عاشورا روزه می‌گیرند، آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: [فلسفه] این کار چیست؟ [یهودیان] گفتند: این روز مبارکی است، در این روز خداوند متعال بنی‌اسرائیل را از دشمنشان نجات داد و حضرت موسی علیه‌السلام این روز را روزه می‌گرفت. آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: من از شما به موسی سزاوارتر هستم. لذا آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم آن روز را روزه گرفتند و دستور به روزۀ آن روز دادند. روایت دیگری نیز از ابن عباس رضی‌الله‌عنه نقل شده است که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: «صوموا یوم عاشورا و خالفوا فیه الیهود، صوموا قبله یوماً و بعده یوما ً».  روز عاشورا روزه بگیرید و با یهودیان مخالفت کنید - به این صورت که - یک روز قبل و یک روز بعد از آن را نیز روزه بگیرید.  [مسلم، ش: 1162]
با وجود همه فضایلی که در مورد روزۀ عاشورا در احادیث آمده، متأسفانه در بعضی از کتب، روایتهایی آمده است که با مضامین احادیث پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم مغایرت دارند. مثلا علامه کلینی در کتاب خود روایت می‌کند:
قال جعفر بن عیسی: سألت الرضا علیه‌السلام عن صوم عاشورا و ما یقول الناس فیه، فقال عن صوم ابن مرجانة تسألنی؟! ذلک یوم صامه الأدعیاء من ال زیاد لمقتل الحسین و هو یوم  یتشاءم به ال محمد و یتشاءم به اهل الاسلام. لایصام و لا یتبرک به. و یوم الاثنین یوم نحس قبض الله فیه نبیه، و ما أصیب آل محمد إلا فی یوم الإثنین، فتشاءَمنا به و تبرک به ابن مرجانة ، و تشاءم به آل محمد. فمن صامهما و تبرک بهما لقی الله عزوجل ممسوخ القلب و کان حشره مع الذین سنّوا صومهما و التبرک بهما [اصول الکافی 4/ 146 - الإستبصار2/ 35- بحار الأنوار45/ 59]
جعفر بن عیسی می‌گوید: از حضرت رضا علیه‌السلام در مورد روزه عاشورا سئوال کردم. ایشان فرمودند: آیا در مورد روزۀ  فرزند مرجانه - عبیدالله بن زیاد - سئوال می‌کنی؟! این روزی است که خاندان زیاد، به خاطر قتل حضرت حسین روزه می‌گرفتند، در حالی که این روز، نزد آل محمد و دیگر مسلمانان، روزی نحس بوده که در این روز نه روزه می‌گیرند و نه آن را مبارک می‌دانند. روز دوشنبه نیز نحس می‌باشد، زیرا در این روز خداوند روح مبارک پیامبرش - حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم - را قبض نمود، و تمام مصیبتهای آل محمد در روز دوشنبه بوده است. لذا هر کس در این دو روز (عاشورا و دوشنبه) روزه بگیرد و به این دو روز فضیلت قائل باشد، در حالی خداوند متعال را ملاقات می‌کند که قلبش مسخ شده است و حشر وی با کسانی خواهد بود که روزه و تبرک جستن به این دو روز را سنت قرار داده‌اند.
در این روایت ساختگی، چندین مطلب ذکر شده است که با دستورات اسلام و سنت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم مغایرت دارد؛
1- روز عاشورا، نحس قرار داده شده است. در حالی که همۀ ایام از جانب خداوند حکیم است و شوم قرار دادن آنها صحیح نمی باشد.
2- روز دوشنبه روزی نحس معرفی شده و روزه‌گیران آن، ممسوخ القلب خوانده شده است، در حالی که در صحیح مسلم حدیثی با این مضمون آمده است: عن ابی قتادة قال: سُئل النبی صلی‌الله‌علیه‌وسلم عن صوم یوم الإثنین. قال صلی‌الله‌علیه‌وسلم ذاک یوم ولدت فیه و یوم بعثت فیه أو أنزل علیّ فیه [مسلم، ش: 1977]
حضرت ابو قتاده رضی‌الله‌عنه می‌فرماید: از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مورد روزه روز دوشنبه سوال شد. آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمودند: این روزی است که من در این روز متولّد شده‌ام و در این روز به پیامبری مبعوث شده‌ام و یا اینکه در این روز- قرآن - بر من نازل شده است.
3- روز دوشنبه در عین حال که روز رحلت آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌باشد روز ولادت ایشان نیز هست، لذا این روز، روز مبارکی نیز می‌باشد.
4- روز دوشنبه را به خاطر رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم، نحس دانستن، نوعی اعتراض بر افعال خداوندی محسوب می شود.

عزاداری
قبل از پرداختن به مسأله عزاداری، در مورد گریه کردن بر میت و اینکه آیا این گریه و زاری نفعی برای میت و ثوابی برای بازماندگان دارد یا نه؟ مختصراً بحث می‌شود.
اهل‌سنت معتقدند که گریه و زاری، هیچ نفعی برای میت ندارد. البته در حق شخص گریه کننده باید خاطرنشان کرد که اگر گریه به صورت طبیعی و بی‌اختیار باشد، نه ثواب دارد و نه گناه. اما اگر گریه ساختگی بوده و واویلا کردن و بر سر و صورت زدن را به همراه داشته باشد، این کار مخالف شریعت بوده و گناه محسوب می‌شود.
لذا نزد کلیه مذاهب اهل‌سنت، گریه کردن به هر عنوانی باشد، اجر و ثواب ندارد، مگر در یک مورد و آن هم زمانی است که گریه از ترس خدا در هنگام عبادت و طلب آمرزش گناهان باشد. رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در حدیثی می‌فرمایند: سه چشم در روز قیامت، عذاب نمی بینند؛ 1- چشمی که - با انگیزه بد - به نامحرم نگاه نکند 2- چشمی که در راه خدا نگهبانی دهد. 3- چشمی که از ترس خدا، اشک بریزد.
اما در مورد مصیبت از دست رفتن عزیزان مخصوصاً وفات یا شهادت بزرگان دین و پیشوایان مذهب، باید توجه داشته باشیم که اشک ریختن و گریه کردن در فراق آنها، هرگز نمی‌تواند بیانگر احترام گذاشتن و بزرگداشت آنان باشد. بلکه قدردانی از زحمات و مجاهدتهای آنان به سه صورت امکان پذیر است:
1- گفتار و کردار آنان در مراحل فردی و اجتماعی مورد پیروی قرار بگیرد؛
2- نام آنها به نیکی یاد شود؛
3- از خداوند برای آنان رفع درجات مسألت شود.
در مورد شهادت امام حسین رضی‌الله‌عنه نیز این موارد باید رعایت شود. زیرا قدردانی از خون امام حسین و شهدای اسلام را هرگز نمی‌توان در قالب هیأتهای عزاداری - آن هم سالی یک بار- به وسیله گریه و نوحه به جای آورد، زیرا امام حسین رضی‌الله‌عنه نه به گریه ما نیازی دارد و نه هدف از قیام ایشان این بوده است.

عزاداری و تاریخچه آن
در ماه محرم، مخصوصا در روز عاشوار، گروهی از مسلمانان به مناسبت سالگرد شهادت حضرت حسین، هر سال مراسم سوگواری و مجالس عزاداری برپا می‌کنند و به روضه‌خوانی، نوحه‌سرائی، سینه‌زنی و زنجیرزنی می‌پردازند. آیا این اعمال واقعاً ثبوت شرعی و دینی دارند؟ و فرهنگ عزاداری به شیوه رایج از چه زمانی شروع شده است؟
اولاً باید دانست که در اسلام چیزی به نام "سالگرد" وجود ندارد. به طوری که اگر زندگی پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و صحابه و دیگر ائمه دین مورد بررسی قرار گیرد، حتی یک مورد که بیانگر برپایی سالگرد فلان موضوع یا سالگرد وفات یا شهادت فلان شخصیت باشد، یافت نمی‌شود  در حالی که در آن موقع اتفاقات مهمی مانند: ولادت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم، بعثت آن حضرت، وفات آن حضرت و … رُخ داده بود اما نه پیامبر سالروز ولادت و بعثت خود را جشن گرفتند و نه صحابه کرام به مناسبت سالگرد وفات رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم مراسم عزا و ماتم برپا کردند. به عنوان مثال هنگامی که حضرت حمزه به شهادت رسید، آن حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم حدود هفت سال بعد از این واقعه در قید حیات بودند، اما هرگز نامی از سالگرد شهادت حضرت حمزه، به میان نیاوردند. همچنین در مورد واقعه کربلا و شهادت حضرت حسین نیز از هیچ کدام از ائمه دین که بعد از حضرت حسین بوده‌اند ثابت نیست که برای شهادت حضرت حسین سالگرد گرفته و مراسم عزاداری و سینه زنی برپا کرده باشند.
لذا اهل‌سنت نوحه‌سرائی، روضه‌خوانی، سیاه پوشیدن - به عنوان ماتم - زدن بر سر و صورت و … را در هنگام مصیبت، جایز نمی‌دانند. زیرا اینگونه رفتارها منافی با فرهنگ اسلام و مغایر با فلسفه قیام امام حسین رضی‌الله‌عنه می‌باشد.

و اما در مورد تاریخچه آغاز عزاداری محرم، علامه ابن‌کثیر دمشقی و علامه ذهبی می‌نویسند:
در سال 352 هـ معزالدولة بن بابویۀ شیعی، مردم بغداد را دستور داد تا لباس سیاه پوشیده، بازار را تعطیل کنند و برای شهادت حضرت حسین بن علی ماتم بگیرند.  ابن‌کثیر در ادامه می‌نویسد:
 لذا بعضی از نویسندگان و مؤرخان، معزالدولة را بنیان‌گذار عزاداری محرم می‌دانند. [البدایة و النهایة 11/ 5777- العبر 89/2]
در دوران فاطمیان نیز این روز به عنوان روز ماتم تلقی می‌شد. حاکم و دیگر اراکین حکومتی، این روز را در سوگواری و عزا سپری می‌کردند. بازار تعطیل می‌شد و شعراء و مداحان به نوحه‌سرائی و مداحی و بیان حکایاتی در وصف اهل‌بیت می‌پرداختند. [الخطط للمقیریزی 431/1]
بنابراین بعد از تحقیق و تفحص به این نتیجه می‌رسیم که عزاداری و برگزاری مراسم ماتم، هیچگونه ثبوتی از خیرالقرون (قرن صحابه، تابعین و تبع‌ تابعین) ندارد و بدعت محسوب می‌شود. اما با وجود این، بعضی از بزرگان اهل‌تشیع بدون هیچ دلیلی از قرآن و حدیث، آن را جنبه شرعی داده و اجر و ثواب اخروی را بر آن مترتب می‌کنند.
محمد حسین نائینی که از علمای اهل‌تشیع می‌باشد، در جواب سوالی که از وی در مورد هیأتهای عزاداری شده است، می‌گوید:
(1) در جواز خروج هیأتهای عزاداری در دهۀ محرم، هیچ شبهه‌ای وجود ندارد، بلکه بهترین روش برای تبلیغ دعوت حسینی می‌باشد. (2) بر سر و صورت زدن و با زنجیر بر شانه و پشت خود زدن هیچ اشکالی ندارد. [مقتل الحسین و فتاوی العلماء الأعلام فی شجیع الشعائر]
همچنین، محمد باقر مجلسی در بحار الانوار، بابی تحت عنوان "باب ثواب البکاء علی المصیبة و …" دارد که در این باب روایتی از ابوعبدالله نقل می‌کند:
کل الجزع و البکاء مکروه سوی الجزع و البکاء علی الحسین. هر ناله و گریه‌ای مکروه است، مگر گریه و ناله برای حسین. [بحار الأنوار44‌‌\280] 
به راستی آیا این جمله، جمله شرعی و معقولانه‌ای است؟؟! اگر ناله و گریه در وقت مصیبت کار جایز و پسندیده‌ای می‌بود، قبل از همه باید برای وفات رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم انجام می‌گرفت. زیرا ایشان سرور و سردار انبیا هستند و وفات ایشان بزرگترین مصیبت برای جهانیان می‌باشد، مگر غیر از این است که اگر حضرت علی و امام حسین رضی‌الله‌عنهما به این مقام والا و عظیم رسیده و به رضای الهی و نعمتهای جنت نایل شدند، در نتیجۀ محبت، هم‌رکابی و عمل بر دین و دستورات همان پیامبر اعظم بوده است؟؟! راست گفته‌اند که: " نقل را، عقل به کار آید".

براي خواندن متن كامل به ادامه مطلب مراجعه كنيد


ادامه مطلب
بازدید : 48
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5

عصر نوین در پرتو اندیشه‌های علامه اقبال لاهوری
نویسنده : Admin
45245374اشاره: در عصر حاضر کمتر کسی پیدا می‌شود که دربارة‌ شاعر اسلام و متفکّر مشرق زمین علامه محمّداقبال لاهوری چیزی نداند و یا سخنی نشنیده باشد. اشعار سحر‌آمیز او قلب هر انسانی را به وجد می‌آورد و نام و آوازة او در سرتاسر جهان پیچیده است. از پاکستان و هند و ایران گرفته تا کشورهای شرق آسیا، سرزمین‌های عربی، کشورهای اروپایی، آمریکایی و آفریقایی همه از او به عنوان متفکّری با ایده‌های جدید و نو و شاعری کم‌نظیر و فیلسوفی بزرگ یاد می‌کنند.

آنچه در پی می‌آید مقاله‌ایست در شناخت بیشتر و دقیق‌تر این شخصیت فرزانه و تأثیرگذار، و در واقع اقتباسی است از کتاب شگفتی‌های اندیشة اقبال (روائع اقبال) به قلم اندیشمند بزرگ علامه سیّد ابوالحسن ندوی ـ رحمه‌الله ـ که ترجمة فارسی آن به قلم مترجم بزرگوار جناب آقای عبدالقادر دهقان انتشار یافته است.

اقبال در شهر سیالکوت پنجاب در سال ۱۸۷۷م. چشم به جهان گشود. او از نسل‌ خانواده‌ای معروف از طبقة متوسط برهمنان کشمیر بود که نیای او دویست سال قبل از تولّد وی به دین اسلام گروید و از آن روز به بعد این خاندان به تدیّن و تصوّف معروف شد. پدر اقبال مردی متدیّن بود و علاقة شدیدی به عرفان و تصوّف داشت.

اقبال تحصیلات ابتدایی را در زادگاه خود با موفقیت پشت‌‌سر گذاشت و سپس دورة متوسطه را آغاز کرد. در همین زمان بود که مورد توجّه میرحسن استاد زبان فارسی و عربی‌اش قرار گرفت. میرحسن معلّمی دلسوز بود که ذوق علم را در وجود شاگردانش نهادینه می‌کرد، لذا این جوان نابغه را به‌خوبی تربیت کرد و نهال عشق به فرهنگ و آداب اسلامی را در قلب او کاشت؛ اقبال نیز تا آخر زندگی احسان‌های استادش میرحسن را از یاد نبرد.

اقبال در دانشکدة دولتی لاهور در رشته‌های فلسفه و ادبیات عرب و انگلیسی ادامه تحصیل داد و مدرک “B.A”، معادل لیسانس، را از این دانشکده گرفت. او در لاهور با خاورشناس معروف انگلیسی، سر توماس آرنولد، نویسندة کتاب «دعوت اسلام» و رئیس سابق دانشکدة اسلامی علیگره، و با استاد عبدالقادر،‌ وکیل بلند‌پایه و ادیب مشهور و قاضی دادگاه استیناف، آشنا شد. اقبال در همین اوان به درجة “M.A”، فوق‌لیسانس، در فلسفه دست یافت و بعد از آن به‌عنوان استاد تاریخ و فلسفه و سیاست در دانشکدة شرقی لاهور استخدام شد و سپس کرسی استادی زبان انگلیسی و فلسفه در دانشکدة دولتی را احراز کرد. در سال ۱۹۰۵م. عازم لندن شد و در دانشگاه کمبریج ثبت‌نام کرد و از آن‌جا گواهینامة عالی در فلسفه و علم اقتصاد دریافت کرد.‌ او از انگلستان به آلمان رفت و از دانشگاه مونیخ دکترای فلسفه گرفت و سپس به لندن بازگشت و در رشتة اقتصاد و سیاست تخصّص حاصل نمود و در سال ۱۹۰۸م. به وطن بازگشت.

شخصیت اقبال

اقبال صرفاً‌ یک شاعر نبود بلکه او از مزایای متعدّدی برخوردار بود؛ او فیلسوف و حکیمی مسلمان، متفکری فرزانه، مجاهدی مبارز، سیاستمداری برجسته و عارفی دل‌سوخته بود که عشق به پیامبر اسلام صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم سرمایه‌اش بود. اندیشة اقبال در شعر او تجلّی یافته است و اشعارش سرشار از مفاهیم عمیق و ارائة راهکارهای دلسوزانه به جامعة اسلامی است که نبوغ فکری و بلندنظریش را می‌رساند. بارزترین بعد زندگی اقبال، بعد ایمانی و عرفانی اوست و همین صفت بارز است که او را از سایر شعرا ممتاز گردانیده است و در کلام او سوز و تأثیر و حلاوت دیگری آفریده است. علامه سیّد ابوالحسن ندوی که خود از شیفتگان اقبال است، دربارة وی می‌گوید: «اقبال به این دلیل مورد توجّه من واقع شده است که بلندپرواز، با عاطفه، مؤمن و صاحب عقیده و دعوت و پیامی ویژه، و بزرگ‌ترین منتقد تمدّن مادّی غرب است». اقبال شاعری است که جهان اسلام را به سوی مجد و عظمت دیرینة آن و حاکمیت و سیادت مسلمانان فرامی‌خواند و سرسخت‌ترین مخالف قومیت و تبعیض نژادی و بزرگ‌ترین دعوتگر به خوی انسانی و جامعة متّحد اسلامی است.

اقبال برخلاف باورها و دیدگاه‌های کوتاه‌اندیشانه، بهره‌مندی از دانش و پیشرفت بشری علی‌الخصوص در عصر حاضر را ضرورتی اجتناب‌ناپذیر برای جامعة مسلمان می‌داند و معتقد است که مسلمانان باید از دانش و فناوری‌های مدرن برای پیشرفت اسلام و رسانیدن پیام اسلام به جهانیان کار بگیرند. اندیشة اقبال بهترین ارمغان و سرمایه برای نسل جدید و جوانان مسلمان در دنیای امروز است.

عوامل نبوغ شخصیت اقبال

عامل اوّل: نخستین عاملی که راهنما، مربّی و سرچشمة حکمت و توانمندی‌های اقبال به‌شمار می‌آمد، همانا ایمان راسخ وی بود. ایمان او ایمانی خشک و توخالی نبود که عبارت از عقیدة صرف و باور ساده باشد، بلکه ایمان وی آمیزه‌ای از اعتقاد و محبّت بود که قلب و فکر، عقل و اراده، دوستی و دشمنی و احساسات او را تحت‌الشعاع قرار داده بود. اقبال راز موفقیت خود و پایداری در برابر مظاهر تمدّن غرب را در ارتباط روحی و محبّت عمیق با رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وسلّم‌ می‌داند. اقبال معتقد بود که ایمان بزرگ‌ترین قدرت و سرمایة اوست و دانش و معلومات وسیع باید در خدمت ایمان قرار گیرد.

براي خواندن متن كامل به ادامه مطلب مراجعه كنيد


ادامه مطلب
بازدید : 39
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

صفحات وبلاگ
تعداد صفحات : 26

قالب وبلاگ