قرآن عظیم الشان منشور هدایت و سعادت و هدایتگر پرهیزگاران و صادقان است، نگرش ویژه قرآن به هدایت انسانها و حاملان این رسالت یعنی پیامبران الهی صلوات الله علیهم اجمعین حکایت از آن دارد که قرآن عظیم کتاب
نبوت و رسالت انبیاء در پرتو آیات قرآن
نویسنده : Admin

quran06قرآن عظیم الشان منشور هدایت و سعادت و هدایتگر پرهیزگاران و صادقان است، نگرش ویژه قرآن به هدایت انسانها و حاملان این رسالت یعنی پیامبران الهی صلوات الله علیهم اجمعین حکایت از آن دارد که قرآن عظیم کتاب راهنمایی انسانها است و نقش انبیاء نیز از نگاه قرآن واضح و روشن می باشد.

کتابهای آسمانی که قرآن بزرگ ترین شان است همواره بر رجال بزرگ تاریخ یعنی انبیاء علیهم الصلوة و السلام نازل گشته اند زیرا که فهم کتاب مبتنی بر توضیح و تشریح فرستادگان منزل کتاب می باشد و هیچ گاه خداوند عزوجل کتابی را بلا واسطه برای استفاده بندگان نازل نکرده است پس لازمه شناخت کتاب و فهم آن آشنایی با پیامبران وپذیرش اقوال آنان است.
قرآن کریم که بارزترین و پر محتوا ترین کتاب های آسمانی است، بر آخرین پیامبر یعنی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم فرو فرستاده شده است، اهمیت قرآن نیز از آنجا نمودار می گردد که این کتاب آخرین کتاب الهی که بر افضل انبیاء تاج پیامبران و محبوب ترین شان نازل گردیده است وهمواره تا قیام قیامت قانون زندگی و راهنمایی انسانهاست و کتابی است که خداوند عز وجل از میان تمامی صحیفه ها و کتاب های آسمانی حفاظت تنها همین کتاب را برعهده گرفته و فرموده است است:
انا نحن نزلنا الذکر و انا له لحافظون (حجر 9)
قرآن عظیم از ابعاد گوناگون و زاویه های مختلفی به تبیین جایگاه انبیاء علیهم الصلوة و السلام و ابلاغ رسالت شان پرداخته است و با اوصاف بسیار والا، زنده و بارزی از آنان یاد کرده است و در بسیاری موارد ویژگی های ارجمند آن برگزیدگان را بر شمرده است. قرآن کریم زیبا ترین واژه ها و برترین تعبیر ها را برای پیامبران اختصاص داده است و نقش راهبردی آنان را در رابطه با پیوند دادن مخلوق به خالق و هدایت انسانها بیان نموده است. براستی که این کتاب بر تر و شیواتر و زیباتر از هر کتابی به این مهم پرداخته و این نیاز مبرم را بر طرف گردانیده است.

گزینش و انتخاب انبیاء
خداوند عز وجل از میان تمامی مخلوقات پیامبران را به منظور راهنمایی و دعوت مردم به سوی خداوند عز وجل برگزیده است این گزینش و انتخاب  مهر قبولیت آنان و جایگاه برتر و والای شان در بارگاه رب ذو الجلال می باشد. خداوند عز وجل ارشاد فرموده است: الله یصطفی من الملئکة رسلا و من الناس ان الله سمیع بصیر (حج 75) خداوند از فرشتگان و نیز از مردمان رسولانی بر می گزیند خداوند شنوای بیناست.
و در جایی فرموده است: ان الله اصطفی آدم و نوحا و ال ابراهیم و آل عمران علی العالمین (آل عمران: 33) به راستی خدا آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان بر گزید.
و همچنین در باره برخی از پیامبران فرموده است:
و انهم عندنا لمن المصطفین الاخیار (ص: 47)
و بدرستی که آنان نزد ما از برگزیدگان نیک بودند.
گزینش این بزرگمردان برای کار مهم نبوت حاکی از آن است که خود نبوت مقام ملحوظی در بارگاه خداوندی دارد که بنده گانی را برای آن بر می گزیند. در واقع این عطیه و بخششی بس گرانمایه و قابل قدراز جانب خداوند عز و جل می باشد.
شیخ محمد علی صابونی می نویسد:
نبوت فضل الهی و عطیه ربانی ای است که خداوند به هر کسی از بندگانش که بخواهد آن را می بخشد و هر کسی رااز مخلوقات که خواسته باشد بدان امتیاز می بخشد و این امر با تلاش و خستگی حاصل نخواهد شد و با کثرت طاعت و بندگی نیز بدست نمی آید بلکه محض فضل الهی می باشد. «یختص برحمته من یشاء و الله ذو الفضل العظیم» (آل عمران : 74) (النبوة و الانبیاء ص 11)
از این ایه نیز ظاهر می گردد که نبوت امری نیست که با اختیار و قدرت حاصل گردد بلکه فضل و بخشش الهی است که بر بندگان برگزیده بصورت انتخابی می رسد و کوشش و تلاش را در این میدان مجالی نیست.
رسالت انبیاء از منظر آیات قران عظیم
در اینجا این سوال مطرح است که خداوند عز وجل برای چه منظور و هدفی پیامبران را نخست بر گزید و سپس مبعوث گردانید. آیا این مخلوقات دیگر از قبیل فرشتگان و غیره می توانستند از عهده چنین مهمی بر آیند؟ در پاسخ به این سوال باید این نکته را مد نظر قرار داد که عظمت رسالت پیامبران مقتضی آن بود تا از میان خود انسانها افرادی برای این کار اختصاص داده شوند تا بتوانند بنحو احسن از پس انجام چنین مسئولیت خطیر و رسالت بزرگی بر آیند. چه آن که مخلوقات دیگر از خواسته ها و حالات انسان بی خبر و از فراز و نشیب زندگی و رمز و راز دلدادگی اش نا آگاهند و نخواهند توانست به این مسئولیت بزرگ پاسخ دهند.
خداوند عز وجل فرموده است:
«و قالوا لو لا انزل علیه ملک و لو انزلنا ملکا لقضی الامر ثم لا ینظرون و لو جعلناه ملکا لجعلناه رجلا و للبسنا علیهم ما یلبسون» (انعام 9-8)
و گفتند چرا فرشته ای بر او فرو فرستاده نشد و اگر فرشته ای می فرستادیم کار یکسره می شد آنگاه مهلت نمی یابند. و اگر ان (فرستاده) را فرشته ای قرار می دادیم بی شک آن را (به شکل) انسانی در می آوردیم و قطعا ان چه را (هم اکنون) اشتباه می کنند بر آنان مشتبه می کردیم.
علامه قرطبی در تفسیر ایه: «و لو جعلناه ملکا لجعلناه رجلا» می نویسد: یعنی انسانها نمی توانند که فرشته را در صورت اصلی اش مشاهده نمایند.
مگر پس از ان که با اجسام غلیظ تجسم یابد، چون هر جنس با جنس خود می آمیزد و از غیر جنس تنفر دارد، پس اگر خداوند فرشته ای را به سوی انسانها می فرستاد از روبرو شدن با او ابا می ورزیدند و با او انس نمی گرفتند. و از سخن گفتن با او احساس خوف و ترس می کردند. و این ترس و حذر مانع گفتگوی شان می شد و از سوال کردن او نیز باز می آمدند  لذا مصلحت خداوند به تکمیل نمی رسید» (العلامة قرطبی: الجامع لاحکام القرآن 2/394)
ازاین روی رسالت انبیاء و پیامبران الهی از سویی بسیار گرانقدر وارزشمند و از سویی دیگر بسیار سنگین و طاقت فرسا بود، چنان که خداوند عز وجل به پیامبرش می فرماید:
«انا سنلقی علیک قولا ثقیلا» (مزمل:5)
ما سخنی دشوار بر تو نازل خواهیم کرد.
این ثقل و گرانی دال بر اهمیت و افر و فضل و بزرگی این رسالت می باشد چون پیامبران آنگاه مبعوث می شدند که ملت شان راه حقیقی را رها نموده و دچار اوهام و خرافه گرایی می شدند، رجوعی به سوی حق نداشتند. از این روی پیامبران با در دست گرفتن مشعل هدایت از سوی پروردگار مردم را به سوی راه راست و صراط مستقیم خداد دعوت می دادند و مسلما انسانهایی که با بدعات و رسمهای ساختگی و قلبی خو گرفته اند باز گشت شان قدری مشکل خواهد بود و راه مخالفت با انبیاء را در پیش می گرفتند. پیامبران نیز بنابر مسئولیتی که بر عهده داشتند با حکمت و موعظه پیش می رفتند و زحمت ها را به جان می خریدند تا امت به سوی هدایت برگردند.
از این روی رسالت و مسئولیت پیامبران دارای ابعاد گوناگونی بود که به برخی از آن اشاره می شود.

الف: دعوت به یکتا پرستی
بزرگ ترین مشکلی که ممکن است دامنگیر هر ملت و قومی گردد که خداوند عز وجل نیز آن را ظلم عظیم شمرده است شرک و بد عقیده گی است، این مرض که بزرگترین داعی آن شیطان است بسیاری از اقوام و ملت را در بر گرفته است چنان که از پیشینه آنان در قرآن و تاریخ ظاهر و روشن است. خداوند عز وجل نیز برای از بین بردن این ماده مهلک و بیماری مسری پیامبران را مبعوث گردانید و نخستین دستوری که به آنان داده می شد دعوت به یکتا پرستی و پرهیز از شرک بود. به همین خاطر بسیاری از انبیاء الهی که قصه آنان در قرآن کریم آمد است در سر آغاز سخن شان دعوت به یکتا پرستی را می بینیم، این مسئله محوری ترین مسئله زندگی شان بوده است و بسیاری از تلاشها و زحمات شان مصروف همین امر گردیده است.
خداوند عز وجل می فرماید:
«و ما ارسلنا من قبلک من رسول الا نوحی الیه انه لا اله الا انا فاعبدون» (انبیاء: 25)
و هیچ رسولی را پیش از تو نفرستادیم مگر آنکه به او وحی می کردیم که معبود (راستینی) جز من نیست. پس مرا پرستید.
و در باره پیامبران آمده است:
«ولقد ارسلنا نوحا الی قومه إنی لکم نذیرمبین الا تعبدو الا الله انی اخاف علیکم عذاب یوم الیم» (هود 25-26)
و بی گمان نوح رابه سوی قومش فرستادیم (با این دعوت) که من برای شما هشدار دهنده ای آشکار هستم که جز خداوند را بندگی مکنید که من از عذاب روز دردناک بر شما بیمناکم
«والی عاد اخاهم هودا قال یقوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره ان انتم الا مفترون» (هود: 5)
و به سوی عاد برادرشان هود را فرستادیم گفت: ای قوم من، خداوند را بپرستید برای تان معبود (راستین) جز او نیست. شما جز افترازنندگان نیستید.
«والی ثمود اخاهم صالحا قال یقوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره»(هود 61)
و به سوی ثمود برادرشان صالح را فرستادیم گفت: ای قوم من خداوند را پرستش کنید معبود (راستین) جز او نیست.
والی مدین اخاهم شعیبا قال یقوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره»
(و به سوی مدین برادرشان شعیب را فرستادیم گفت: ای قوم من خداوند را پرستش کنید شما جز او معبود (راستین) ندارید.
خلاصه آن که نکته مرکزی دعوت انبیاء دعوت به توحید است و هر گاه اعتقاد یک فرد نسبت به خداوند عز وجل درست شد و از راه های شرک و خرافه پرستی دوری گزید، صفحه قلب او صیقل یافته و صلاحیت آن را خواهد داشت تا مهبط انوار الهی گردد و خداوندعز وجل نیز به او بذل عنایت می کند.
علامه راحل سید ابو الحسن علی ندوی در این باره می نویسد:
نخستین دعوت و بزرگترین هدف پیامبران علیهم السلام در هر زمان و در هر محیطی تصحیح عقیده در باره خداوند عز وجل و درستی رابطه میان بنده و پروردگار و دعوت به سوی خلوص و یکتا پرستی بوده و این که تنها اوست مالک سود و زیان و سزاوار عبادت و خواستن و التجاء و حمله شان متوجه مرکز بت پرستی موجود در زمان شان بود آن که به صورت واضح و روشنی در پرستش بتها و صالحان مقدس از مردگان و زندگان دیده می شد.
هر کس با قرآن رابطه ای دارد در اولین وهله بناچار متوجه خواهد شد که از بین بردن این بت پرستی و ناروا انگاشتن آن و جنگیدن با ان و نجات بخشیدن مردم از چنگال آن هدف اساسی نبوت و مقصد بعثت پیامبران و اساس دعوت شان منتهای کارهای شان، غایت تلاششان و محور حیات و دعوت شان بوده است. (علامه سیدابو الحسن ندوی، النبوة و الانبیاء فی ضوء القرآن ص 36 دار القلم دمشق)
پیامبران الهی شب و روز با جدیت تمام و با خستگی های طاقت فرسا به منظور رهایی بخشیدن انسانها از منجلاب شرک و گمراهی بسیاری از نیروها یشان را به همین امر متمرکز کردند و با روشهای مختلف و شیوه های گوناگون و با حکمت و بصیرت و با آوردن مثالهای مختلف و شیوه های گوناگون و با حکمت و بصیرت و با آوردن مثالهای متنوع راه شرک را مسدود گردانیده و انحراف و کجروی ها را نشاندهی کردند و به توحید و یکتا پرستی فرا خواندند و از پس این مسئولیت خطیر به نحو احسن بر آمدند. لذا این رسالت شان نقش اساسی داشت در گسترش ایمان ورزی و خدا جویی انسانها و در واقع پی ریزی اعمال خالصانه و خالی از شائبه شرک و ریا و انگیزه یگانه پرستی بود.
مشرکین نیز از آنجایی که دل بسته عقاید باطل شان بودند راه مخالفت پیامبران را در پیش می گرفتند.
حضرت علامه ندوی می نویسد:
این بت پرستی (در دایره ما بعد الطبیعة) باتمامی اشکال واضح و دقیقش موضوع جهاد انبیاء در تمامی دوران ها و تمامی محیط ها و جوامع بوده است و همین امر سبب گردید که اهل جاهلیت به خشم آمده و بگویند: «اجعل الآلهة الا ها و احدا ان هذا الشئ عجاب و انطلق الملا منهم ان امشو واصبروا  علی الهتکم ان هذا لشی یراد ما سمعنا بهذا فی الملة الاخرة ان هذا الا اختلاق» (ص: 7-5)
آیا همه معبودان را یک معبود قرار داده است؟ بی گمان این چیزی شگفت است و اشرافشان (بااین دعوت) رهسپار شدند که؛ بروید و بر (پرستش) معبودان تان شکیبا باشید بی گمان این (دعوت جدید) فتنه مورد (عزم) و اراده (محمد صلی الله علیه وسلم) است این را در آیین اخیر (مسیحیت) نشنیده ایم این جز افترایی بیش نیست. (النبوة و الانبیاء از علامه ندوی ص 39)

 

درس تکمیلی توحید
خداوند عز وجل به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم دستور داده است که: «قل ان صلاتی و نسکی و محیای و مماتی لله رب العالمین لا شریک له و بذلک امرت وانا اول المسلمین» (انعام)
مولانا محمد منظور نعمانی می نویسد: دراین آیه از جانب رسول خدا صلی الله علیه وسلم این اعلان کرده شده است که:
«نماز و تمامی عبادات من فقط برای خداوند متعال است، همچنین زندگی و مرگ من برای خدای وحده لا شریک است و به من حکم داده شده است که مثل نماز و عبادت من تمامی زندگی بلکه مرگ من نیز برای الله تعالی می باشد من هر چه کنم برای او و مطابق حکم ایشان انجام دهم و در راه فرمانبرداری ایشان زندگی کنم و بمیرم و برای این حکم پروردگار سر اطاعتم را فرود می آورم فیصله کرده ام که هر لمحه زندگی را در راه رضا و بندگی ایشان بگذرانم».
بدون تردید اعلی ترین درجه توحید این است که بنده خویشتن را بطور کلی به بندگی خداوند بدهد و فیصله کند که من و موت و حیات وتمامی آنچه دارم فقط برای خداوند است، برای او و به حکم او زندگی و مرگ من است. در این درس پایانی و تکمیلی نحوه حکمی که به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم داده شده است که چنین اعلان نماید غالبا این حکمت و مصلحت در آن است که وقتی یک پیغمبر با زبان خود به جهانیان می گوید تمامی نمازها و عبادت گزاریهای من برای الله و مرگ و زندگی من نیز برای ایشان است و من نخستین کسی هستم که در بارگاه ایشان سر اطاعت فرود می آورم یعنی در بندگی و سر افکندگی نیز از همه مقدم و پیشرو هستم پس برای هیچ کسی این گنجایش باقی نمی ماند که او پیامبر را خدا و یا شریک خدا انگارد.
قرآن مجید برای عبدیت و بشر بودن آنحضرت صلی الله علیه وسلم و نیازمندی و سر افکندگی ایشان در بارگاه خداوندی بار بار متذکر شده، در اکثر موارد شیوه بیان به گونه ای است که خود آنحضرت صلی الله علیه وسلم با زبان خود این حقیقت را اعلان و اظهار نماید. (مولانا محمد منظور نعمانی، قران با شما چه می گوید؟ ص 74-73 اداره اسلامیات)

ب: تبلیغ در دستورات خداوند و ارشاد و رهبری آنان
یکی دیگر از وظایف بزرگ پیامبران الهی و یکی از مقاصد مهم نبوت ابلاغ اوامر و نواهی خداوندی و بشریت می باشد. خداوند عز وجل هر گاه احساس نمود که انسانها راه مستقیم را رها نموده و به کژ راهه های انحراف و معصیت فرو غلطیده اند پیامبری می فرستاده برای اصلاح احوال آنها.
شاه ولی الله دهلوی می نویسد:
باید دانست که هر گاه خداوند در قومی یکی را به عنوان رسول مبعوث می فرماید او در زمان خود دین و آیین را اقامه نموده انحراف آن را راست می کند، سپس از آن پیامبر روایاتی باقی می مانند و پیروان مخلص آنها را نقل می کنند واین امر تا مدت زمانی صحیح و درست رواج پیدا می کند. سپس بجای مخلصان، فرزندان نا خلف می آیند و در آن تحریف و تهاون پدید می آورند. پس این آیین بر حقانیت خالص خود باقی نمی ماند بلکه با باطل مخلوط و آمیخته می گردد، همین است منظور از قول رسول خدا صلی الله علیه وسلم که فرمود:
«ما من نبی بعثه الله الا کان له من امته حواریون واصحاب یاخذون بسنته یقتدون بامره ثم یخلف من بعدهم خلوف یقولون ما لا یفعلون و یفعلون ما لا یومرون»
این باطل بعضی از آن شرک آشکار و تحریف صریحی است که بر آن در هر صورت مواخذه می شود و بعضی از آن شرک خفی و تحریف محض است که خداوند بر آنها مواخذه نمی فرماید تا وقتی که در میان آنان پیامبری مبعوث نفرماید، پس آن رسول حجت را اقامه نموده، پرده بر می دارد: «لیحیی من حی عن بینة و یهلک من هلک عن بینة (تا زنده گرد و هر کسی که با دلیل زنده می گردد و از بین برود هر کسی که با دلیل از بین می رود)
پس هر گاه در میان آنها رسولی مبعوث گردد هر چیز را بر اصلش بر می گرداند پس نگاهی بر احکام شرعی دین قبلی می اندازد، هر آنچه شعائر الله بدون آمیزش با شرک و از سنن و عبادات و راه های منافع که بر قوانین دینی منطبق و باقی مانده باشند آنها را ابقا مینماید... و تحریف و تهاون رااز بین می برد و اعلام می دارد که اینها از دین نیستند. (امام شاه ولی الله دهلوی، حجة الله البالغة 1/9-348 مترجم: حضرت مولانا محمد یوسف حسین پور انتشارات شیخ الاسلام احمد جام.)
خداوند عز وجل در باره تبلیغ دین به حضرت رسول صلی الله علیه وسلم نیز دستور می دهد:
«یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس» (مائده: 67) ای رسول برسان آنچه را که از (جانب) پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است و اگر (این کار را) نکنی رسالتش را نرسانده ای. و خداوند تو را از (شر) مردم حفظ کند.
پیامبران الهی این فریضه الهی را به انجام رساندند گرچه در این راه با مشکلات و مصیبت های عدیده و با نامهربانیها و نابخردیهای بیشمار قوم شان روبرو شدند اما پای استقامت شان همچنان استوار ماند و از ملامت هیچ ملامت گری نیز نهراسیدند. خداوند عزوجل در باره آنان می فرماید: الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا الا الله و کفی بالله حسیبا (احزاب: 39)
پیامبران الهی همچنین مسئولیت هدایت و ارشاد و رهبری انسانها را نیز عهده دار بوده اند و خداوند عز وجل نیز این مسئولیت را به آنان سپرده است تا تاریکی ها را نشاندهی کرده مردم را از آن وا رهانند و به سوی نور و روشنی ایمان رهنمون گردند. اخلاق و صفات شان را مورد ارزیابی قرار داده آنها را به سوی سجایای اخلاقی و فضایل سوق دهند و زندگی و معاشرت را بررسی کرده پستی های اخلاقی شان را در مورد زندگی متذکر گردند و راههای اصلاح و انسانیت را فرا روی آنان قرار دهند، گناهان و معاصی را برای آنان بر شمرده طاعات و بندگی خداوند را به آنان بنمایانند و بطور عملی نشان دهند تا جهل و تاریکی به علم و معرفت و بهیمیت به انسانیت تبدیل گردد.
خداوند عز وجل در باره حضرت موسی علیه السلام فرموده است:
«ولقد ارسلنا موسی بایتنا ان اخرج قومک من الظلمات الی النور و ذکرهم بایام الله ان فی ذلک لآیات لکل صبار شکور» (ابراهیم: 5)
و موسی را با نشانه های خود فرستادیم (با این پیام) که: قومت را از تاریکیها به روشنایی بر آور و آنان را به وقایع الهی پند ده. بی گمان در این (امر) برای هر شکیبایی شکرگزاری عبرتهاست.
و در باره حضرت خاتم النبیین برگزیده پیامبران حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم فرموده است:
«یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذیرا و داعیا الی الله باذنه وسراجا منیرا» (احزاب 46-45)
ای پیامبر ما تو را گواه و مژده آور و بیم دهنده فرستادیم و فرا خواننده به سوی خداوند به حکم او و مانند چراغی روشن
حضرت مفتی محمد شفیع رحمه الله در تفسیر معارف القرآن می نویسد:
مراد از داعی الی الله (در این آیه) این است که آن حضرت صلی الله علیه وسلم امت را به سوی وجود خداوند متعال توحید و اطاعت دعوت می دهد داعیا الی الله همراه باذنه به این علت مشروط گردانید که آنحضرت صلی الله علیه وسلم با اذن و اراده الهی مردم را به سوی خداوند عز وجل دعوت می دهد افزودن قید وشرط اشاره ای به این امر است که خدمت دعوت و تبلیغ بسیار دشوار است و بدون اذن و اراده خداوندی در توان انسانی نیست (مفتی محمد شفیع عثمانی، تفسیر معارف القرآن 7/177 ادارة المعارف کراچی)
البته باید یاد آور شد که امت حضرت رسول صلی الله علیه وسلم نیز پس از ایشان عهده دار چنین مسئولیتی هستند و چونان پیامبرشان مسئول دعوت و تبلیغ می باشند واین ویژگی این امت بسیار حایز اهمیت است.
خداوند عزوجل ارشاد فرموده است:
قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرة انا و من اتبعنی(یوسف: 108)
بگو این راه من است و من با بصیرت (بینش) به سوی خداوند دعوت می کنم و پیروان من (نیز چنین می کنند)
لازمه این دعوت همگانی و مسئولیت، آنست که هر انسانی نسبت به اوضاع موجود حساس باشد و در برابر شکسته شدن فرامین خداوندی و سنت های نبوی بی تفاوت نباشد چون دعوت راه اصلاح است و ورود در این عرصه میمون در واقع تداوم راه انبیاء و ذریعه قرب خداوندی و حب لله و بغض فی لله میباشد.

ج: بیان احوال قیامت و بشارت و انذار
یکی از وظایف مهم پیامبران الهی وفرستادگان خداوند آنست که احوال روز قیامت را برای مردم تبیین و تشریخ نمایند و آنچه را که خداوند عز وجل در باره آخرت و مباحث حساب و کتاب، پل صراط، میزان و ... برای آنان بیان کرده است به مردم باز گویند: خداوند عز وجل ارشاد فرموده است: «یا معشر الجن و الانس الم یاتکم رسل منکم یقصوت علیکم آیتی و ینذرونکم لقاء یومکم هذا قالوا شهدنا علی انفسنا و غرتهم الحیوة الدنیا و شهدوا علی انفسهم انهم کانوا کافرین ذلک ان لم یکن ربک مهلک القری بظلم و اهلها غافلون» (ای گروه جن وانس آیا رسولانی از خودتان به سوی شما نیامدند که آیات مرا بر شما می خواندند و شما را از لقای  این روزتان بیم می دادند؟ گویند: به (زیان) خودمان اعتراف کنیم و زندگانی دنیا آنان را فریفت و بر (زیان) خودشان گواهی دهند که آنان کافر بودند. این (فرستادن رسولان) از آن است که پروردگارت هرگز شهرها را به (کیفری) از روی ستم در حالی که مردمش غافل باشند نابود نمی کند.
مسئولیت و رسالت پیامبران در این زمینه آن بود که انسانها را از بندگی نفس و هوا وارهانند و به آینده ای جاودانه و روشن نوید بخشند آینده ای که بسیاری از مردم نسبت به آن ناآگاه بودند و از ثواب و عقاب و جزا و سزای آن بی خبر بودند و بر اثر همین نا آگاهی تن به هر ذلتی می دادند و نسبت به آینده نومید بودند. تمامی هم و غمشان مصروف همین دنیا بود وهدف مشخص و قابل قدری را نیز نمی شناختند. این بشارت و انذار پیامبران نیز جهت آشنایی با هدف و مقصد بود تا راه صحیح را از ناصحیح باز شناسند و به سوی صراط مستقیم هدایت ره یابند. خداوند عزوجل ارشاد فرموده است:
«رسلا مبشرین و منذرین لئلا یکون للناس علی الله حجة بعد الرسل» (نساء: 165) رسولانی مژده آور و بیم دهنده تا برای مردم پس از (ارسال) رسولان بر خداوند حجتی (در میان) نباشد.
و در جایی دیگر ارشاد فرموده است:
«ولو انا اهلکناهم بعذاب من قبله لقالوا ربنا لولا ارسلت الینا رسولا فنتبع آیتک من قبل ان نذل ونخزی» (طه: 134) و اگر ما آنان را پیش از او به عذابی نابود می کردیم قطعا می گفتند: پروردگارا چرا به سوی ما رسولی نفرستای تا پیش از آنکه خوار و رسوا گردیم از آیاتت پیروی کنیم.
پیامبران الهی نوید دهندگان خیر ونیکویی مژده دهندگان بهشت و رضوان الهی و بیم دهنده از عذاب سوزان جهنم بودند. شمع و جودشان در راه دعوت و تبلیغ ذوب شد امت ها از عذاب دردناک جهنم رهایی یابند و به ثواب جاویدان الهی نایل گردند از همین روی خداوند عزوجل پیامبران را اسوه نیکو قرار داد تاامت ها با تاسی به سیره آن برگزیدگان جرعه های جانبخش ایمان و حیات دینی بنوشند و بجای استفاده از غذاهای سمی و بیماری زا از ثمار طیبه و پاکیزه باغ رسالت خوشه ها برچینند.

مصدر گزینش پیامبر وحی است
پیامبران الهی آنگاه ظهور می کنند که جهان را تاریکی های گوناگون فرا گرفته باشد گناهان بیشماری در میان مردم رواج پیدا کند خداوند محوری و عدل و عدالت رخت بربندد انسانها فقط در اندیشه زندگی دنیا باشند آنگاه از پس ابرهای تیره ظلمت و جهل خورشید رسالت نمایان شده پرتو افشانی مکند اما باید این نکته را مد نظر داشت که ورود پیامبران در صحنه جهان در میان مردم بدستور و وحی خداوندی صورت می بندد خداوند عزوجل بنا به مصلحت خویش بنده ای برگزیده را برای اصلاح احوال مردم همراه با سپردن کار مهم دعوت و رسالت به سوی آنها می فرستد تا راه خداجویی و صلاح و فلاح و رستگاری را برای آنان بنمایاند.
حضرت سید ابو الحسن علی ندوی می نویسد:
نخستین ویژگی انبیا آنست که علمی را که بین مردم نشر می کنند و عقیده و باوری که به سوی آن فرا می خوانند و دعوتی که به آن قدام می کنند بر آمده از زیرکی و غیرت و دردناکی شان بر حالت موجود نیست. همچنین از احساس ظریف و حساس و قلب رقیق و فیاض شان و یاتجربه های حکیمانه و وسیع شان سر چشمه نمی گیرد بلکه مصدر آن وحی و رسالتی است که خداوند آن را بدان برگزیده و مورد اکرام قرار داده است، پس هیچگاه آنها با حکما رهبران و اصلاحگران مورد مقایسه قرار نمی گیرند، همچنین با تمامی رهبرانی که تاریخ بشریت و تاریخ بزرگ اصلاح و مبارزه آنها را تجربه کرده قیاس نمی شوند رهبرانی که زاده محیط و نهال حکمت و عکس العمل فساد و آشفتگی جامعه اند و قول فیصل در این باره گفتار قرآن عظیم الشان است بر زبان حضرت رسول صلی الله علیه وسلم:
«قل لوشاء الله ما تلوته علیکم و لا ادراکم به فقد لبثت فیکم عمرا من قبله افلا تعقلون (یونس: 16) بگو اگر خداوند می خواست آن را بر شما نمی خواندم و خداوند شما را از آن آگاه نمی نمود به راستی که پیش از آن عمری در میان شما مانده ام آیا خرد نمی ورزید
و قول خداوند عزوجل:
وکذلک اوحینا الیک روحا من امرنا ما کنت تدری ما الکتاب و لا الایمان و لکن جعلناه نورا نهدی به من نشاء من عبادنا و انک لتهدی الی صراط مستقیم (شوری: 52 النبوة و الانبیا از ندوی ص 32)
و همچنین قرآن را به مثابه روحی از کلام خود به تو وحی کردیم نمی دانستی که کتاب و ایمان چیست و لی آن- وحی- را نوری گردانده ایم. با آن هر کس از بندگان مان را که میخواهیم هدایت می کنیم وبی گمان توبه راه راست هدایت می کنیم.

پیامبران الهی ما مور از جانب خداوندهستند و از جانب خداوند وحی می شوند راه و رسم کامیابی را از جانب خداوند برای مردم بیان می دارند، فرستاده خداوند هستند.
در الموسوعة العربیة العالمیة آمده است:
پیامبر وحی را از جانب خداوند به وسیله حضرت جبریل علیه السلام فرا می گیرد و تعلیمات خداوند را از ایشان فرا می گیرد و بدون راهنمایی و توفیق خداوند در هیچ امری نمی تواند تصرفی انجام دهد و برای غیر پیامبر چنین امری میسر نخواهد بود (الموسوعة العربیة العالمیة 25/214)

منبع: سنی آنلاین

بازدید : 154
امتیاز : نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش


قالب وبلاگ